- دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲
۱۰ گام تا حرفهای شدن در بازار رمزارزها در مجتمع فنی تهران (قسمت پایانی)
۱۰ گام تا حرفهای شدن در بازار رمزارزها در مجتمع فنی تهران (قسمت سوم)
گام هفتم – مدیریت معاملات، مدیریت سرمایه و کنترل ریسک
برخی از اساتید این موارد را یکسان میپندارند و هر سه مورد را در عبارت مدیریت سرمایه خلاصه میکنند. اما واقعیت این است که پرامترهای سهگانه مدیریت حساب را باید متمایز از هم در نظر گرفت و برای هر یک برنامهریزی جداگانهای داشت.
نخست بیایید نگاهی به مدیریت معاملات بیندازیم. مدیریت معاملات شامل نحوه باز کردن و بستن پوزیشنهای معاملاتی و کنترل تعداد پوزیشنهای باز است. طبق جدول زیر شما به ۴ روش میتوانید وارد بازار شوید و از آن خارج شوید.
Exit |
Enter |
Manual |
Manual |
Automatic |
Manual |
Manual |
Automatic |
Automatic |
Automatic |
حقیقت این است که هر قدر به سمت روشهای اتوماتیک (Order گذاری) بروید، میتوانید تعداد پوزیشنهای بیشتری را مدیریت کنید و از این طریق ریسک ناشی از معاملات را بهتر توزیع و کنترل کنید. تنها نقطه ضعف این روش این است که هر قدر تعداد پوزیشنها بیشتر شود، باید حجم آنها را کمتر در نظر بگیرید که این حجم از طریق مدیریت سرمایه تعیین میشود. (آموزش ارز دیجیتال)
همانطور که مدیریت سرمایه تاحدی بر مدیریت معاملات اثر میگذارد، از نحوه معالات نیز تأثیر میپذیرد. به عبارت دیگر میتوان گفت در مدیریت سرمایه نهتنها باید ذهن خود را به مدل سرمایهگذاری و حجم سرمایه معطوف کنید، بلکه باید به دوره بازگشت سرمایه و مدت زمان باز بودن پوزیشنها هم توجه کنید. پس میتوان گفت مهمترین فاکتورهایی که در مدیریت سرمایه باید مورد توجه و برنامه ریزی قرار گیرند عبارتاند از:
1. ساخت مدلی بهینه و مرکب از مقدار سرمایه
2. مقدار اهرم معاملاتی (Leverage)
3. تعداد پوزیشنهای باز
4. میانگین مدت زمان باز بودن هر پوزیشن
5. مقدار پول درگیر در معاملات باز (Margin)
6. نسبت دارایی به حجم سرمایه درگیر در معاملات (Margin Level)
7. نواحی قفل حساب (Lock Down Levels)
8. طراحی روشهایی برای خروج از شرایط بحرانی که در اثر اعلان اخبار غیرقابل پیشبینی به وقوع میپیوندد.
کنترل ریسک یا مدیریت بحران نیز در ۳ مرحله اجرا میشود که بر خلاف تصور عامه، بیش از ۵۰ درصد از این فرآیند پیش از وقوع بحران باید به انجام برسد. این چهار مرحله به شرح زیر هستند:
· پیش از وقوع بحران: کنترل ریسکهای درونی و بیرونی سیستم و برنامهریزی کنترل بحران به منظور پیشگیری یا مدیریت بحران در زمان وقوع.
· در زمان وقوع بحران: شناسایی عوامل بحرانزا در زمان وقوع بحران و جلوگیری از گسترش دامنه آن با خنثی کردن عوامل یا محدود کردن آثار آنها.
· دوره احتیاط: یا مدت زمانی که همچنان احتمال تشدید بحران یا بروز بحرانی جدید در قالب و شکلی متفاوت و ناشی از بحران اولیه وجود دارد.
· پس از بحران: ترمیم آثار ناشی از بحران و ثبت و نگارش وقایع و خسارات به منظور شناسایی نقاط ضعف و اصلاح و بهینهسازی سیستم برای بازنشانی سیستم پایدارتر.
گام هشتم – توسعه ابزارها و روشها و گزارش گیری مستمر و بهینهسازی
همانطور که روزانه به تعداد کنشگران و بازیگران بازارهای پولی و مالی اضافه میشود و بهخصوص پس از پاندمی کرونا شاهد پیوستن خیل عظیمی از افراد جامعه به این بازارها با هدف جبران کسری درآمد خود هستیم، باید به این نکته توجه کنیم که سرعت تغییر نرخ و تغییر جهت در روندها نیز بیشتر شده و کار پیشبینی بازار به مراتب از یک دهه گذشته دشوارتر است. در نتیجه اگر قرار است در این شغل بمانید و به عنوان یک فرد حرفهای در این راه فعالیت و کسب درآمد کنید، چارهای ندارید جز مطالعه مستمر، استفاده بیشتر از قوه خلاقیت، استفاده از نرمافزارهای جدیدتر یا حتی توسعه نرمافزارهای قبلی با استفاده از برنامهنویسی و بهکارگیری قابلیت سرعت و خستگیناپذیری کامپیوتر در امور تکراری یا ساخت و بهینهسازی اکسپرتها یا رباتهای جدیدتر.
اما اگر نقطه ضعفهای سیستم معاملاتی خود را ندانید ،هرگز نمیتوانید آن را مرتفع کنید یا توسعه دهید. پس حتی پیش از فکر کردن به توسعه و بهروزرسانی روشها و ابزارها باید گزارشگیری صحیح را بیاموزید. یک گزارش صحیح از معاملات گذشته میتواند مشابه گزارشات نرمافزار MetaTrader باشد که همواره در دسترس است. اما اگر از پلتفرمهای معاملاتی دیگر استفاده میکنید که فاکتورهای مشابه مندرج در گزارشات MetaTrader را ندارد، بهتر است یک فرم اکسل برای خود تهیه کنید و موارد مذکور را از گذشته کاری خود استخراج کرده و به این فرم اضافه کنید.
با تحلیل یک گزارش میتوانید به نقاط ضعف خود پی ببرید، اما بهتر است برای اولین بار گزارشخوانی و تحلیل معاملات خود را به یک استاد مجرب یا کارشناس حرفهای واگذار کنید و از او بخواهید علاوه بر تحلیل عملکرد شما، تحلیل گزارشات را نیز به شما بیاموزد.
گام نهم – تشکیل تیم کاری و ایجاد انگیزش در افراد
بازارهای پولی و مالی بینالمللی از نظر گردش مالی و شناوری به هیچ وجه قابل مقایسه با بازارهای ملی نیستند و این ویژگی به دلیل ساعات فعالیت مستمر آنهاست که بعضاً در تمام ۲۴ ساعت شبانهروز و ۷ روز هفته در دسترس معاملهگران هستند.
از طرفی سیستمهای تحلیلی و معاملاتی از هر جنس و روشی که باشند و در بهترین شرایط میتوانند فقط «بهطور نسبی» بهینه رفتار کنند و برای آنکه بتوانیم میزان سودآوری را افزایش دهیم، چارهای نیست جز آنکه با تمام پتانسیل و استعدادی که داریم در تمام ساعات فعال بازار حضور مستمر داشته باشیم.
اما این نیز حقیقتی غیرقابل انکار است که نمیتوانیم در تمام ساعات شبانهروز و کل ایام هفته پشت مانیتور بنشینیم و برای یافتن موقعیتهای معاملاتی به آن خیره شویم. در نتیجه نیازمند افرادی باانگیزه و با هدف مشترک هستیم که با همکاری آنها تیمهای کاری را بسازیم و سر و سامان دهیم.
صرفنظر از نوع استراتژی معاملاتی، حسابهایی که در شیفتهای کاری منصفانه توسط افراد باانگیزه، علاقمند و دارای هدف مشترک مدیریت میشوند به مراتب دارای بازدهی بسیار بالاتری نسبت به معاملات تکشیفت هستند.
برای تشکیل یک تیم ترید علاوه بر افراد آموزشدیده، باانگیزه و هدفمند، نیازمند مدیریت منابع انسانی، زیرساختهای لازم ارتباطی و آشنایی با علم مدیریت هستیم تا بتوانیم در این راه سخت، علاوه بر حفظ انرژی و انگیزه گروه، تعارضات درونگروهی را مرتفع کنیم و در مورد اختلافات منصفانه رأی دهیم. همچنین در تیم ترید آنچه حرف اول را میزند، استفاده از ایدهپردازی و خلاقیت افراد برای اصلاح و بهینهسازی استراتژی است که در این خصوص جلسات طوفان فکری (Brain Storm) میتواند بسیار کارساز باشد.
گام دهم –رسیدگی به زندگی شخصی و روابط اجتماعی
این نیز واقعیتی انکارناپذیر است که شما قبل از آنکه تریدر باشید یک انسان با تمام نیازهای بیولوژیک، نیازهای عاطفی و نیازهای خودشکوفایی هستید و رفع این نیازها متضمن دستیابی شما به تعالی در این فعالیت هستند. در این خصوص توجه شما را به «هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو» جلب میکنم. این مدل یکی از بهترین مدلهایی است که در گام دهم میتوانم به آن استناد کنم.
هرم مازلو بهطور خلاصه آنچه را که ما به عنوان یک انسان با شغل معاملهگری بدان نیاز داریم، در یک نگاره به نمایش میگذارد و سالهاست که در کتابهای مدیریت و روانشناسی به عنوان بخشی از دروس پایه به دانش آموختگان این رشته در سرفصلهای مختلف و حتی چندین بار در یک دوره دانشگاهی تدریس میشود. اما دریغ و افسوس که حتی بسیاری از ما که دانشآموخته رشته مدیریت هستیم و این مضمون را در دروسی همچون مدیریت منابع انسانی یا دروس مشابه بارها گذرانده ایم، این مدل کاربردی را سالهاست به فراموشی سپردهایم.
در ادامه به تشریح سطوح هرم مازلو و ارتباط آن با زندگی یک معاملهگر میپردازیم.
·نیازهای بیولوژیک که پایینترین سطح نیازهای انسانی ما را شکل میدهد و در مدل مازلو بیشترین سطح را نیز به خود اختصاص داده به ما گوشزد میکند که نیازمند آب و غذا و استراحت کافی و بهموقع هستیم تا تصمیمات اشتباه نگیریم. بخشی از تصمیماتی که به اشتباه برای خرید و فروش یا بستن پوزیشنها میگیریم، حاصل همین عدم توازن بیولوژیک در جسم و روحیه ما هستند.
·طبقه دوم از هرم مازلو به ما گوشزد میکند هرگز نمیتوانیم بدون داشتن حس امنیت برای خود و خانوادهمان ترید موفقی داشته باشیم. قرض گرفتن برای سرمایهگذاری بدترین نوع تأمین سرمایه در این شغل است و بهمراتب بدترین حس عدم امنیت را نیز به ارمغان میآورد. از عوامل دیگری که حس عدم امنیت در این شغل را ایجاد میکند، چند وظیفهای بودن است. اگر کارمند هستید هرگز در ساعات کاری ترید نکنید، زیرا باعث ایجاد عدم تمرکز، نگرانی و تصمیمات اشتباه در شغل و معاملاتتان بهطور مضاعف خواهد شد. همچنین در خصوص اینکه ساعات خارج از اداره را ترید میکنید به همکارانتان هرگز چیزی نگویید. پرسشها و پیجوییهای آنها موجب حس اضطراب برای شما خواهد شد، بهخصوص اگر معاملاتتان موقتاً در زیان باشند. هرگز فراموش نکنید همکار با دوست فرق دارد، پس همکاران شما الزاماً دوست شما نیستند!
·طبقه سوم از هرم مازلو نیازهای اجتماعی را شرح میدهد. یک معاملهگر مثل سایر انسانها نیاز به روابط اجتماعی دارد تا در زمان سودآوری شریکی برای شادی و جشن داشته باشد و در زمان زیان نیز یاوری که بتواند او را قدری تسلی دهد و روحیهاش را برای مرحله بعدی مبارزه آماده کند. همانطور که قبلاً اشاره کردم، همکار شما نمیتواند الزاماً دوست شما باشد، اما اگر بتوانید دوستی را با خود همراه کنید که انگیزه و علاقه کافی برای همکاری در تحلیل و معاملهگری داشته باشد، میتواند بهترین همکار شما در تمام عمر باشد. همچنین جا دارد باز هم تأکید کنم این دوست که همکار شما نیز است، هرگز جایگزینی برای خانواده نیست!
·طبقه چهارم از هرم مازلو به عوامل درونی فرد اشاره دارد. این طبقه به ما یادآوری میکند که کار با روحیه پایین محکوم به شکست است. پس میتوان گفت در متعالیترین حالت، یک معاملهگر باید اهداف، قوانین و ارزشهای خود را خلق کند و با عزت نفس و عزمی راسخ در جهت دستیابی به اهداف و ارزشهای خود تلاش خستگیناپذیری را آغاز کند. طبیعی است که در زمان نگارش قانون اساسی خودتان باید به اهداف فکر کنید و اهداف نیز ناشی از ارزشهای شما خلق میشوند. در نتیجه اهدافی را برای خود برگزینید که ارزش تلاش کردن را داشته باشند، بهنحوی که در مسیر دستیابی به آن اهداف حتی لحظهای به ذهنتان خطور نکند که قوانین را زیر پا بگذارید و این کار را لطمه زدن به عزت نفس خود بدانید.
·آخرین و متعالیترین سطح هرم مازلو به تغییر نگرش و خردورزی انسان اشاره دارد. مازلو با قرار دادن عبارت خودشکوفایی و انگیزش درونی در این سطح شاید قصد داشته این نکته را به ما یادآوری کند که اولاً پیش از آنکه لایههای پایین هرم تکمیل شوند، فرد با تمام توان فکری و فیزیکی خود درگیر تأمین عوامل بنیادیتر است و خلاقیتی در او بهوجود نمیآید؛ ثانیاً اگر به این سطح برسد به یک انسان کامل، متعادل و کارآمد تبدیل میشود. پس اگر قصد دارید در تمام عمر به کار تحلیل و معاملهگری بپردازید یا حتی فراتر از آن، یک گروه کاری تشکیل دهید و آن را مدیریت کنید، از هم اکنون باید صفات خودانگیزشی و خلاقیت را در خود تقویت کنید. زیرا نهتنها باید همواره انگیزه خود را حفظ کنید، بلکه باید به همکاران و کارمندان خود نیز روحیه و انگیزه بدهید تا بتوانید از خلاقیت و تولیدات فکری سایرین بهرهمند شوید. به خاطر داشته باشید که انگیزه مشتقی از اهداف است و خلاقیت حاصل بررسی عملکرد یا محصول دیگران از جوانب مختلف است. پس اولاً در لایه قبل و در هنگام تعیین اهداف و ارزشها برای تعیین ارزشمندترین و منطقیترین اهداف بکوشید و ثانیاً همواره سعی کنید خود را در مسیر اطلاعات جدید قرار دهید و در این حرفه با وسواس و دقت آنچه را که میبینید و میشنوید تجزیه و تحلیل کنید و مرتباً از خود بپرسید چگونه میتوانید بهتر و بهینهتر از قبل کار کنید.
نویسنده: عرفان معتضد، مدرس دورههای تحلیل و معاملهگری مجتمع فنی تهران
پایان