- شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳
آموزش مهارت حل مسئله برای کودکان و نوجوانان
چگونه مهارتهای حل مسئله را به کودکان و نوجوانان بیاموزیم؟
تواناییهای ذهنی و شناختی و میزان چالشهای کودکان بهمرور زمان و رشد آنها تغییر میکند و متحول میشود و باید رویکرد آموزش مهارتهای حل مسئله نیز متناسب با سن کودک تغییر کند.
چکیده
وقتی کودک شما دچار چالش یا ناامیدی میشود، از تکنیکی استفاده کنید که لارن تام آن را پیشنهاد کرده است، یعنی بگویید «به من نشان بده مشکل کجاست!». این پرسش کمک میکند کودک شما ریشهٔ اصلی مشکل را پیدا کند و در نتیجه کمتر از آن بترسد و راحتتر بتواند آن را حل کند. وقتی میخواهید برای کودکان خود الگوی حل مسئله باشید، برای آنها توضیح دهید که برخی چیزها از کنترل ما خارج هستند. وقتی میخواهیم مهارتهای حل مسئله را به کار ببندیم، باید بر چیزهایی تمرکز کنیم که واقعاً میتوانیم آنها را کنترل کنیم.
کودکان و نوجوانان برای تطبیق خود با جامعه چالشهای بسیاری دارند و حل این چالشها مستلزم کسب مهارتهای ضروری زندگی است. این مهارتها شامل تفکر انتقادی، مدیریت خشم و اضطراب، حل تعارضات، برقراری ارتباط مؤثر و حل مسئله هستند. در مجتمع فنی تهران، دورهٔ آموزش مهارتهای زندگی نوجوانان بهصورت آنلاین و حضوری برگزار میشود و این مهارتها را طی ۱۲ ساعت آموزش به نوجوانان منتقل میکند. همچنین دورهٔ مهارتهای زندگی کودکان نیز در دپارتمان کودک و نوجوان برگزار میشود و طی ۱۲ ساعت به کودکان ۶ تا ۱۲ سال مهارتهای ضروری زندگی را آموزش میدهد.
مسائل کودکان و حلکردن آنها
کودکان در همه سنین با مشکلات و چالشها بهصورت روزانه مواجه میشود. گاهی این چالشها مربوط به اسباببازیها هستند، گاه مربوط به تمرینات ریاضی یا فشار ذهنی که در رابطه با دوستان و همسالان متحمل میشوند.
والدین و معلمان همیشه نمیتواند همه مشکلات کودکان را برطرف کنند. در واقع وظیفه آنها حل مشکلات کودکان نیست. وظیفه آنها این است که به کودکان بیاموزند چطور خودشان مسائل را حل کنند.
کودکان و نوجوانان وقتی با چالشها مواجه میشوند، به جای اینکه تسلیم شوند یا احساس سردرگمی کنند، میتوانند از مهارتهای حل مسئله برای مدیریت عواطف خود، تفکر خلاق و افزایش تابآوری استفاده کنند، تا اینکه به راه حل برسد. طبیعتاً این توانایی با طرز فکر و رشد نسبت نزدیکی دارد.
اما چطور باید مهارتهای حل مسئله را به کودکان و نوجوانان بیاموزیم؟ این کار بستگی به سن آنها دارد. تواناییهای ذهنی و شناختی و میزان چالشهای کودکان به مرور زمان و رشد آنها تغییر میکند و متحول میشود و باید رویکرد آموزش مهارتهای حل مسئله نیز متناسب با سن کودک تغییر کند.
در ادامه به استراتژیهای اصلی برای آموزش مهارت حل مسئله به کودکان میپردازیم و همچنین ایدهها و فعالیتهایی برای سنین مختلف پیشنهاد میدهیم.
۳ استراتژی کلی برای آموزش مهارت حل مسئله
این ۳ استراتژی کلی حل مسئله در همه سنین کودکان مفید هستند.
یک. خودتان الگوی مهارت حل مسئله باشید
وقتی خودتان با چالشی مواجه میشوید، بلندبلند فکر کنید و روش خود را برای حل آن چالش مطرح کنید تا کودکان از شما بیاموزند. برای کودکان خود الگوی مهارت حل مسئله باشید و سعی کنید با هم یک مسئله را حل کنید. این کار باعث میشود آنها مثالی واقعی ببینند که چطور میتوانند از این مهارت در زندگی خود استفاده کنند. همزمان به کودکان خود نشان دهید که چطور ممکن است در حل مسئله اشتباهاتی انجام دهید. هر کسی ممکن است اشتباه کند و نباید خود را به دلیل اشتباهات سرزنش کند. گاه نخستین راه حل این است که سعی کنید هیچ کاری نکنید. این نیز قابل سرزنش نیست.
وقتی میخواهید برای کودکان خود الگوی حل مسئله باشید، برای آنها توضیح دهید که برخی چیزها از کنترل ما خارج هستند. وقتی میخواهیم مهارتهای حل مسئله را به کار ببندیم، باید بر چیزهایی تمرکز کنیم که واقعاً میتوانیم آنها را کنترل کنیم.
دو. از کودکان مشورت بخواهید
وقتی با مسئلهای مواجه میشوید، از کودکان خود مشورت بخواهید. این کار به آنها میآموزد که اشکالی دارد اگر دچار اشتباه شده یا با چالشی مواجه شوند. این کار همچنین به آنها کمک میکند مهارت حل مسئله را تمرین کنند. علاوه بر این، وقتی به آنها نشان میدهید که ایدههای آنها ارزشمند است، اعتماد به نفس به دست میآورد و تلاش میکنند مسائل خود را حل کنند.
سه. راه حل را به آنها نگویید
حتی اگر حل مسئله دشوار باشد، اجازه دهید کودکان با آن درگیر شوند و حتی گاه شکست بخورند تا درنهایت از طریق آزمون و خطا این مهارت را بیاموزند.
در ادامه به برخی استراتژیها و فعالیتهایی میپردازیم که مهارتهای حل مسئله را به تفکیک سن آموزش میدهند. سنینی که در ادامه آوردهایم جنبهٔ کلی دارند و اگر هر کدام از استراتژیها یا فعالیتها را برای کودک خود مناسب تشخیص دهید، بدون توجه به سن وی از آنها استفاده کنید.
مهارتهای حل مسئله برای سنین ۳ تا ۵ سال
یک. استفاده از راهبری عاطفی
کودکان برای اینکه طرز فکر حل مسئله را بیاموزند، باید نخست یاد بگیرند عواطف خود را مدیریت کنند. وقتی کودکی دچار کجخلقی باشد، دشوار است که به مسائل بهطور منطقی بیندیشد و برای آنها راه حل پیدا کند. یکی از روشهای مدیریت عواطف استفاده از شیوهٔ راهبری عاطفی است که جان گاتمن آن را پیشنهاد کرده است.
نخست به کودک خود بیاموزید که باید همهٔ عواطف را بپذیرد. هیچ احساس یا عاطفهای در درون او «بد» نیست. حتی عواطفی که بهظاهر منفی هستند، مانند خشم، غم و نامیدی، برای ما بسیار آموزنده هستند. نکتهٔ مهم این است که چطور به این عواطف واکنش نشان دهیم. پس از پذیرش عواطف، باید فرایند زیر را دنبال کنید.
- گام نخست: نامگذاری و ارزشگذاری عواطف
وقتی کودک شما غمگین است، به او کمک کنید احساس خود را کنترل کند. مثلاً به او بگویید «میدانیم ناراحت هستی از اینکه جسیکا با آن اسباببازی که تو دوستش داری بازی میکند».
- گام دوم: پردازش عواطف
کودک خود را در فضایی امن قرار دهید. اگر او فضای امنی ندارد، یکی برایش بسازید. بدن او را در وضعیتی آرام قرار داده و عواطف او را پردازش کنید تا بتواند مهارت حل مسئله را به کار ببندد و از این طریق بیاموزد و رشد کند.
- گام سوم: حل مسئله
به کمک روش طوفان فکری، راه حلهای مسئله را به همراه کودک خود بررسی کنید. سعی کنید اجازه دهید بیشتر او صحبت کند. این کار باعث میشود او مهارت حل مسئله را تمرین کند. به این ترتیب بیشتر احتمال دارد او راه حلهایی را که خودش به آنها رسیده است اجرا کند.
دو. بگویید «به من نشان بده مشکل کجاست!»
وقتی کودک شما دچار چالش یا ناامیدی میشود، از این تکنیک استفاده کنید که لارن تام (Lauren Tamm) آن را پیشنهاد کرده است، یعنی بگویید «به من نشان بده مشکل کجاست!». این پرسش کمک میکند کودک شما ریشهٔ اصلی مشکل را پیدا کند و در نتیجه کمتر از آن بترسد و راحتتر بتواند آن را حل کند.
سپس توضیح او را به زبان دیگری تکرار کنید («یعنی میگویی ...»). وقتی هر دو به درکی مشترک از مشکل واقعی رسیدید، او را تشویق کنید راه حلی برای مشکل ارائه دهد. بگویید «حتماً راهی برای حل این مشکل وجود دارد...» یا «برای حل این مشکل چه کار میتوانی بکنی؟».
حال که کودک شما «مشکل» را شناسایی کرده است، به احتمال زیاد میتواند برای آن راه حلی پیشنهاد دهد. اگر نتوانست، به کمک روش طوفان فکری چند ایده به او پیشنهاد دهید. میتوانید بپرسید «نظرت چیست که فلان کار را انجام دهی؟» و ببینید او چه میگوید.
سه. حل مسئله به کمک بازی خلاقانه
بگذارید کودک شما فعالیتها و بازیها را براساس علایق خود انتخاب کنید. بازیهای آزاد فرصتهای بسیاری برای بررسی و حل مسائل به شیوهٔ خلاقانه فراهم میآورند. کودکان اغلب از طریق بازیکردن میآموزند. بازی با چیزهایی مانند جعبهها، پازلها و لباسهای نمایشی به آنها کمک میکند فرایند حل مسئله را تمرین کنند.
کودکان در زمان بازیکردن از تفکر خلاقانهٔ خود استفاده میکنند و مثلاً میپرسند «جای این قطعهٔ پازل کجاست؟»، «این وسیله چه کار میکند؟» «میخواهم شبیه شاهزاده شوم. چه لباسی باید بپوشم؟ تاجم را کجا گذاشتهام؟ آیا زیر مبل افتاده؟».
چهار. حل مسئله با کتابهای داستان
برای کودکان داستانهای مناسب سن آنها را بخوانید که شخصیتهای دارند که مسئله حل میکنند. کتابهای داستان کودکان در بازار را بررسی کرده و کتابی را انتخاب کنید که به چالشهای کودکان و شیوهٔ آنها برای حل آن چالشها میپردازند.
تجربهٔ شخصیت کتاب را به تجربهٔ واقعی کودک خود در زندگی مرتبط کنید و از او بپرسید شخصیت کتاب چطور باید مشکل خود را برطرف کند. او را تشویق کنید راه حلهای متعدد ارائه دهد و نتیجه هر یک را بررسی کنید.
این نوعی خوانش گفتوگو محور است، فعالیتی که باعث مشارکت کودک شما در تجربهٔ کتابخواندن میشود. او باید فعالانه با متن تعامل داشته باشد، نه اینکه منفعلانه به متن گوش دهد. تعامل فعالانه همچنین باعث رشد سریع مهارتهای زبانی مانند مهارت درک مطلب در کودکان پیش دبستانی میشود.
در مورد چالشهاش شخصیت داستان از کودک خود سؤالاتی بپرسید. این کار مهارت حل مسئله را در او تقویت میکند. حتی میتوانید نقش بازی کنید و مسئله را عملاً نشان دهید و راه حلهای ممکن آن را آزمایش کنید.
مهارتهای حل مسئله برای سنین ۵ تا ۷ سال
یک. آموزش مراحل حل مسئله
برای کودکان خود فرایند سادهٔ حل مسئله را توضیح دهید، فرایندی که بتوان آن را همواره به کار برد. برای نمونه، میتوان ار فرایند پنجمرحلهای زیر استفاده کنید.
- مرحلهٔ نخست: چه احساسی دارم؟
به کودک خود کمک کنید احساس خود را در آن لحظه شناسایی کند (مانند ناامیدی، خشم، کنجکاوی، سردرگمی، هیجان و غیره). توجه به عواطف و نامگذاری آنها بار عاطفی آنها را تسکین میدهد و کودکان فرصت مییابند عواطف خود را کنترل کنند.
- مرحلهٔ دوم: مسئله چیست؟
کودکان خود را راهنمایی کنید تا مسئلهٔ اصلی را شناسایی کنند. در بیشتر موارد باید به او کمک کنید مسئولیت اتفاقی را که افتاده است به عهده بگیرد، نه اینکه دیگران را مقصر بداند. برای نمونه، بهجای اینکه بگوید «در زنگ تفریح فلانی مرا اذیت کرد»، بگوید «در زنگ تفریح مشکلی پیش آمد، زیرا با فلانی دعوا کردیم».
- مرحلهٔ سوم: راه حلها کداماند؟
کودک خود را تشویق کنید تا هر تعداد راه حل که به ذهنش میرسد مطرح کند. در این مرحله لازم نیست راه حلها «خوب» باشند. صرفاً کافی است از طریق طوفان فکری چند راه حل پیشنهاد کنند و آن راه حلها را ارزیابی نکنید.
- مرحلهٔ چهارم: چه میشود اگر...؟
چه میشود اگر کودک هر یک از این راه حلها را اجرا کند؟ آیا راه حلها ایمن و عادلانه هستند؟ چه احساسی در دیگران برمیانگیزند؟ در این مرحله نیز میتوانید از تکنیک نقش بازی کردن استفاده کنید. لازم است کودک شما عواقب مثبت و منفی اقدامات خود را مد نظر قرار دهد.
- مرحلهٔ پنجم: کدام راه حل را انتخاب کنم؟
از کودک خود بخواهید یک یا چند راه حل را انتخاب کند. اگر یک راه حل نتیجهبخش نبود، دلیلش را مطرح کنید و به سراغ راه حل بعدی بروید. کودک را تشویق کنید تا زمانی که مشکل حل شود، راه حلهای مختلف را امتحان کند.
انجام این مراحل را آنقدر تمرین کنید تا ملکهٔ ذهن شوند و خودتان نیز در حل مسئله از این مراحل کمک بگیرید تا الگوی کودک خود باشید. در انجام این مراحل بررسی کنید چه کاری مفید است و چه کاری ثمربخش نیست. بررسی کنید دفعهٔ بعد چه کاری را میتوانید به شیوهٔ متفاوتی انجام دهید.
دو. حل مسئله به کمک کاردستی
برای کودک خود ماژیک، خمیر، جعبه، نوار، کاغذ و غیره تهیه کنید. کودکان به کمک این ابزارهای ساده میتوانند چیزها و بازیها خلاقانه بسازند. شیوهٔ مشخصی برای کار با این ابزارها وجود ندارد و کودکان میتوانند در کار با آنها خلاقیت به خرج داده و مستقلاً ایدههای جدید ارائه دهند.
سه. پرسشهایی با پایان باز مطرح کنید
پرسیدن پرسشهایی با پایان باز توانایی کودکان برای تفکر نقادانه و خلاقیت را افزایش میدهد و درنهایت باعث میشود بهتر مسائل را حل کنند. مثالهای پرسش با پایان باز عبارتاند از
- چطور میتوانیم با هم این مسئله را حل کنیم؟
- چطور مسئله را حل کردی؟ یا از کجا میدانی که چنین است؟
- دربارهٔ چیزی که ساختی برایم توضیح بده.
- به نظر تو بعدش چه میشود؟
- به نظر تو چه میشود اگر...؟
- از این ماجرا چه چیزی یاد گرفتی؟
- کجا آسان و کجا دشوار بود؟
- دفعهٔ بعد چه کاری را بهشیوهٔ متفاوتی انجام میدهی؟
برای پرسشهایی که پایان باز دارند پاسخ واحدی وجود ندارد و نمیتوان به آنها با «بله» یا «خیر» پاسخ داد. حتی زمانی که کودک مسئله را بهخوبی حل نمیکند نیز میتوان پرسشهایی با پایان باز مطرح کرد. این کار باعث میشود مهارتهای فکری او تقویت شوند و این مهارتهای بعداً در حل مسائل دیگر مفید خواهند بود.
مهارتهای حل مسئله برای سنین ۷ تا ۹ سال
یک. مسئله را به بخشهای کوچک تقسیم کنید
این استراتژی نسخهای پیشرفتهتر از همان تکنیک «قسمت دشوار را به من شده بده» است. هرچه کودک شما بزرگتر میشود، مسائل او نیز بزرگتر میشوند. وقتی کودک شما با چالشی مواجه میشود که آن را حلنشدنی مییابد،، او را تشویق کنید چالش بزرگ را به چالشهای کوچکتر و ملموستر تقسیم کند.
مثلاً اگر او در امتحان تاریخ نمرهٔ کمی گرفته است، باید بپرسید چرا این نمره را گرفته است و علت این مسئله چیست. به ایدههای او گوش بدهید و پرسشهایی با پایان باز مطرح کنید تا او بتواند چالش خود را بهتر بشناسد. اگر نمرهٔ پایین نتیجهٔ انجامندان تکالیف است، بهتر است فهرستی از تکالیفی که باید انجام دهد تهیه کند و یکییکی آن تکالیف را انجام دهد. یا اگر مشکل او امتحاندادن است، باید بپرسید چه چیزی باعث میشود با امتحان چالش داشته باشد.
شاید همکلاسیها سر کلاس حواس او را پرت میکنند، شاید نمیتواند از معلم یا دیگران کمک بخواهد و شاید در خانه بهاندازهٔ کافی درس نمیخواند. وقتی مسئلهٔ بزرگ را به مسائل کوچکتر تقسیم کنید، میتوانید به او کمک کنید یکییکی بر آنها غلبه کند تا درنهایت مشکل برطرف شود.
دو. از مثال خرابشدن پلهبرقی استفاده کنید
عدهای روی پلهبرقی هستند و ناگهان پلهبرقی از کار میافتد. کسانی که روی پلهبرقی هستند همانجا گیر میکنند و کمک میخواهند. راه حل چیست؟ شاید کودک شما بگوید باید راه بروند و از پلهبرقی بیرون بیایند. به کودک خود بگویید این مثال نشان میدهد که افراد در موقعیتهای مختلف چگونه واکنش نشان میدهند. از او بپرسید «به نظر تو چرا آنها از پلهبرقی بیرون نمیآیند؟». (پاسخ این است که نمیدانند چطور باید این کار را بکنند و منتظر کمک هستند و غیره.)
گاه کودکان در مواجهه با مشکلات احساس گیرافتادن دارند. گاه پیش از تلاش برای یافتن راه حل به دنبال کمک دیگران هستند. کودکان را تشویق کنید که از چالشها استقبال کنند و بهجای تقاضای کمک، سعی کنند مشکل را خودشان حل کنند.
مهارتهای حل مسئله برای سنین ۹ تا ۱۱ سال
یک. حل مسئله از طریق فعالیت
برای کودکان خود ابزارهایی مانند نی، توپ پارچهای، نخ، گیرهٔ لباس، گیرهٔ کاغذ، کاغذ یادداشت، چوب بستنی و غیره تهیه کنید. از آنها بخواهید به کمک این مواد مسائل غیرعادی را حل کنند، مسائلی مانند
- ساختن تلههای ساده
- ساختن سکوی پرش برای ماشین اسباببازی
- طراحی یک بازی جدید و تعیین قواعد آن
- ساختن ابزاری ارتباطی برای دو نفر
این روشی جدابی برای تمین تفکر نقادانه و حل مسئلهٔ خلاقانه است. گاه لازم است برای حل مسئله چندین کار متفاوت انجام شود و این مهارت در بسیاری از جنبههای زندگی مفید خواهد بود.
دو. کودکان باید برای چیزهایی که میخواهند تلاش کنند
وقتی کودک شما اسباببازی، وسیلهٔ الکترونیکی یا لباس جدیدی میخواهد، او را وادار کنید برای به دست آوردن آن چیز برنامهریزی کند. با این کار او هم ایدهپردازی و ارزیابی میکند، هم اعتماد به نفسش قوی میشود. از او بپرسید چگونه میتواند برای چیزی که میخواهد پول تهیه کند و او را تشویق کنید به سمت هدف خود گام بردارد.
سه. باید مسائل را مکتوب کنند
از کودک خود بخواهید مسائل خود را روی کاغذ بنویسد، همچنین ایدهها و روشهای حل آنها را. سپس تعیین کند که هر ایده چقدر نتیجهبخش است و کدام روشها موفق و کدام روشها ناموفق بودهاند و چرا. این کار به او کمک میکند پیامدهای گوناگون را ببرسی کند و بفهمد چه کاری ثمربخش است و چه کاری ثمربخش نیست. این تجربیات در آینده هنگام مواجهه با مسائل مشابه به او کمک میکنند.
مهارتهای حل مسئله برای سنین بالاتر از ۱۲ سال
یک. با هم شطرنج بازی کنید
بازی شطرنج روشی عالی است که به کودکان حل مسئله را میآموزد و همزمان ذهن آنها را تقویت میکند. در این نیاز است از تفکر خلاقانه، خلاقیت، تحلیل، شناسایی الگوها و مهارتهای دیگر استفاده کرد.
دو. آنها را با کدنویسی آشنا کنید
کدنویسی نیز از مهارتهایی است که حل مسئله را تقویت میکند. در کدنویسی استفاده از خلاقیت، منطق، برنامهریزی و پشتکار ضروری است.
سه. آنها را تشویق کنید پروژههای معنادار انجام دهند
این پروژهها باید برای نوجوانان جذاب باشند، مانند ساختن کانالی در یوتیوب. با این کار آنها هنگام یافتن مخاطب و شناساندن ویدیوهای خود مهارت حل مسئله را تمرین میکنند.
جمعبندی
کودکان برای اینکه طرز فکر حل مسئله را بیاموزند، باید نخست یاد بگیرند عواطف خود را مدیریت کنند. وقتی کودکی دچار کجخلقی باشد، دشوار است که به مسائل بهطور منطقی بیندیشد و برای آنها راه حل پیدا کند. یکی از روشهای مدیریت عواطف استفاده از شیوهٔ راهبری عاطفی است که جان گاتمن آن را پیشنهاد کرده است. بازیهای آزاد نیز فرصتهای بسیاری برای بررسی و حل مسائل به شیوهٔ خلاقانه فراهم میآورند. کودکان اغلب از طریق بازیکردن میآموزند. بازی با چیزهایی مانند جعبهها، پازلها و لباسهای نمایشی به آنها کمک میکند فرایند حل مسئله را تمرین کنند.
کودکان و نوجوانان برای تطبیق خود با جامعه چالشهای بسیاری دارند و حل این چالشها مستلزم کسب مهارتهای ضروری زندگی است. این مهارتها شامل تفکر انتقادی، مدیریت خشم و اضطراب، حل تعارضات، برقراری ارتباط مؤثر و حل مسئله هستند. در مجتمع فنی تهران، دورهٔ آموزش مهارتهای زندگی نوجوانان بهصورت آنلاین و حضوری برگزار میشود و این مهارتها را طی ۱۲ ساعت آموزش به نوجوانان منتقل میکند. همچنین دورهٔ مهارتهای زندگی کودکان نیز در دپارتمان کودک و نوجوان برگزار میشود و طی ۱۲ ساعت به کودکان ۶ تا ۱۲ سال مهارتهای ضروری زندگی را آموزش میدهد.
در دنیای کسبوکار امروز، تحصیلات دانشگاهی برای حفظ ارزش شما بهعنوان نیروی کار بااستعداد و کارآمد کافی نیستند. برای اینکه مزیت رقابتی شخصی خود را حفظ کنید، باید بر آموزش مستمر و مادامالعمر خود سرمایهگذاری کنید. خانواده بزرگ مجتمع فنی تهران هرساله به هزاران نفر کمک میکند تا در مسیر شغلی خود پیشرفت کنند.
اگر شاغل هستید و وقت ندارید در دورههای آموزشی حضوری شرکت کنید، مجتمع فنی تهران گزینههایی عالی برای آموزش مجازی، آنلاین، آفلاین و ترکیبی ارائه میدهد. با شرکت در دورههای کوتاهمدت مجتمع فنی تهران و دریافت مدارک معتبر و بینالمللی میتوانید با اعتماد به نفس مسیر ترقی را طی کنید و در سازمان خود به مهرهای ارزشمند تبدیل شود.
نویسنده: اشلی کالینز
مترجم: بهناز دهکردی
منبع: BigLifeJournal
پرسشهای متداول
استراتژی کلی برای آموزش مهارت حل مسئله برای کودکان کداماند؟
- بهعنوان والد الگوی مؤثر مهارت حل مسئله باشید.
- از کودکان مشورت بخواهید.
- راه حل را به کودکان نگویید و بگذارید خودشان به راه حل برسند.
شیوهٔ راهبری عاطفی جان گاتمن چیست؟
راهبری عاطفی شیوهای برای مدیریت عواطف کودکان است که چهار مرحله دارد.
- نخست به کودک خود بیاموزید که باید همهٔ عواطف را بپذیرد.
- نامگذاری و ارزشگذاری عواطف: وقتی کودک شما غمگین یا عصبانی است، به او کمک کنید احساس خود را کنترل کند.
- پردازش عواطف: کودک را در وضعیتی آرام و امن قرار داده و عواطف او را پردازش کنید تا بتواند مهارت حل مسئله را به کار ببندد و از این طریق بیاموزد و رشد کند.
- حل مسئله: به کمک روش طوفان فکری، راه حلهای مسئله را به همراه کودک خود بررسی کنید.
فرایند سادهٔ حل مسئله برای کودکان ۵ تا ۷ سال کدام است؟
- مرحلهٔ نخست: چه احساسی دارم؟
به کودک خود کمک کنید احساس خود را در آن لحظه شناسایی کند.
- مرحلهٔ دوم: مسئله چیست؟
کودکان خود را راهنمایی کنید تا مسئلهٔ اصلی را شناسایی کنند.
- مرحلهٔ سوم: راه حلها کداماند؟
کودک خود را تشویق کنید تا هر تعداد راه حل که به ذهنش میرسد مطرح کند.
- مرحلهٔ چهارم: چه میشود اگر...؟
چه میشود اگر کودک هر یک از این راه حلها را اجرا کند؟
- مرحلهٔ پنجم: کدام راه حل را انتخاب کنم؟
از کودک خود بخواهید یک یا چند راه حل را انتخاب کند. اگر یک راه حل نتیجهبخش نبود، دلیلش را مطرح کنید و به سراغ راه حل بعدی بروید.
روشهای تقویت مهارت حل مسئله در کودکان بالای ۱۲ سال کداماند؟
- با هم شطرنج بازی کنید. بازی شطرنج روشی عالی است که به کودکان حل مسئله را میآموزد و همزمان ذهن آنها را تقویت میکند.
- آنها را با کدنویسی آشنا کنید. کدنویسی نیز از مهارتهایی است که حل مسئله را تقویت میکند. در کدنویسی استفاده از خلاقیت، منطق، برنامهریزی و پشتکار ضروری است.
- آنها را تشویق کنید پروژههای معنادار انجام دهند. این پروژهها باید برای نوجوانان جذاب باشند، مانند ساختن کانالی در یوتیوب. با این کار آنها هنگام یافتن مخاطب و شناساندن ویدیوهای خود مهارت حل مسئله را تمرین میکنند.