- شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳
پروژههای جذاب معماری داخلی
۷ ایدهٔ استفاده مجدد فضا در معماری داخلی
نیاز برای بازسازی و تغییر کاربری سازههای قدیمی در معماری داخلی روندی است که در آغاز با حسی نوستالژیک هماره بود اما اکنون به مفهومی پرکاربرد و ضروری تبدیل شده است.
چکیده
رویکرد مرمت یا تغییر کاربری در معماری داخلی را میتوان نوعی روش حفاظت از آثار معماری دانست و تمرکز این رویکرد بر تطبیقدادن سنت معماری یک ساختمان با بستر مدرن و کاربردهای جدید است. این رویکرد در معماری داخلی پس از انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم باب شد. در دههٔ ۱۹۶۰ جنبشی در معماری داخلی در آمریکا شکل گرفت که میتوانست بهشکل قانونی از معماری تاریخی محافظت کند و کمکم به سراسر جهان گسترش پیدا کرد. ساختمانهایی که پیشتر مخروبه شده بودند اکنون هدف و کاربری جدید مییافتند و استفاده دوباره و منطبق با نیازهای جدید از آنها به رویکردی بدل شد که انسان از طریق آنها میتوانست یادگارهای گذشتگان خود را حفظ کند.
1منبع: re-thinkingthefuture
در معماری داخلی استفادهٔ مجدد بهشیوهٔ انطباقی یا تغییر کاربری بهمعنای استفاده از منابع موجود در فضاهای قدیمی و ساختمانهای تاریخی برای کاربردهایی غیر از کاربرد اولیه آنهاست. این رویکرد را میتوان نوعی روش حفاظت از آثار معماری دانست که تمرکز آن بر تطبیقدادن سنت معماری یک ساختمان با بستر مدرن است. این رویکرد در معماری داخلی پس از انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم باب شد و در آن زمان ساختمانهای قدیمی با تزئینات فراوان و زیبایی مربوط به دنیای قدیم تخریب میشدند یا در اثر بیتوجهی مخروبه میشدند و به جای آنها ساختمانهای مدرن و پستمدرن ساخته میشد.
با تغییر طرز فکر مردم و تصور کلی آنها دربارهٔ اجتماع، معمارانی مانند فیلیپ جانسون به اهمیت معماری تاریخی بیشتر توجه کردند و خواستند از این بناها محافظت کرده و آنها را بهشکل قبل نگه دارند. در نتیجه در دههٔ ۱۹۶۰ جنبشی در معماری داخلی در آمریکا شکل گرفت که میتوانست بهشکل قانونی از معماری تاریخی محافظت کند و کمکم به سراسر جهان گسترش پیدا کرد. ساختمانهایی که پیشتر مخروبه شده بودند اکنون هدف و کاربری جدید مییافتند و استفاده دوباره و منطبق با نیازهای جدید از آنها به رویکردی بدل شد که انسان از طریق آن میتوانست یادگارهای گذشتگان خود را حفظ کند.
یک. لا فابریکا، بارسلونا
ریکاردو بوفیل Ricardo Bofill معماری است که ساختمان لافابریکا را دوباره طراحی کرده است. این ساختمان در دوران پس از جنگ جهانی اول کارخانهٔ سیمان بود و بوفیل کاربری آن را عوض کرده و آن را به دفتر معماری خود تبدیل کرد. این مجموعه صنعتی بزرگ شامل سیلوهای بزرگ، اتاقهای بزرگ و مجموعه تونلهای گسترده بود که متروکه شده بود. بازسازی آن در سال ۱۹۷۳ آغاز شد و بوفیل سعی کرد بین بخشهای مختلف این ساختمان ارتباطات نوین برقرار کند.
امروزه این مجموعه شامل فضاها و سبکهای معماری متنوعی است اما ماهیت قدیمی و صنعتی آن دستنخورده باقی مانده است. ساختمانی که در قدیم همیشه از آن دود بر میخواست اکنون بسیار سرسبز شده است. به یکی از سالنهای بزرگ آن در کار تیمی بسیار مهم است و چهار طبقه را دربرمیگیرد «کلیسای جامع» میگویند. سازههای باقیمانده از این کارخانه بهفضای فعلی دفتر معماری ظاهری منحصربهفرد بخشیدهاند.
3 فضای داخلی لافابریکا
دو. مخزن آب یگرزبرگ، کپنهاگ
خانم معماری بهنام دورتی مندراپDorte Mandrup یک مخزن آب مشهور را در یک خوابگاه بازسازی کرده است. این کار به منظور بهتر کردن شرایط زندگی جوانان در دانمارک انجام شد و مندراپ در این سازه نیاز به نور طبیعی، استفادهٔ بهینه و مفیدتر از فضا و کیفیت عالی را برجسته کرده است.
مندرات برای اینکه کلیت مخزن آب اصلی که علامتی مشخصه در شهر بود حفظ شود، ستونها و تانک دایرهای آن را نگه داشت، اما به آنها یک ردیف پنجره اضافه کرد تا فضای داخلی را روشن کنند. این منبع در داخل پنلهای رنگی بزرگ و پنجرههای بلند دارد که باعث حالوهوای ترکیبی فضاهای چندکاربرهٔ آن شدهاند.
سه. هتل آلیلا یانگوشو
این هتل بیشتر یک کارخانهٔ شکرسازی بوده است که توسط گروه معماری پکن به هتلی تبدیل شده است که رابطه بین گذشته و حال را برقرار میکند. ساختارهای شیروانی آن ساده و مینیمال هستند و بهطوری طراحی شدهاند که تقسیمبندی بنای اصلی در آنها حفظ شود. زیباییشناسی صنعتی این بنا با استفاده از مصالح و تکنیکهای ساخت جدید احیا شده است بهطوری که بافت سازه اصلی دستنخورده باقی بماند.
ویژگیهای قدیمی، نورپردازی و ساختار شفاف آن هیچ تغییری نکرده است و معماران داخلی صرفاً با استفاده از صفحات مشبک نور و تهویه طبیعی آن را افزایش دادهاند. آنها حوضچهای به آن افزودهاند تا نماد کاربرد پیشین این بنا باشد.
چهار. تبدیل کلیسایی به خانهای مسکونی در شیکاگو
دو شرکت لینس تلن و گروه معماری اسکرافانو تصمیم گرفتند یک کلیسای قدیمی را به خانهای مدرن برای یک خانوادهٔ پنجنفره تبدیل کنند. آنها اسکلت اصلی ساختمان را درآوردند تا تیرهای چوبی، لولاهای آهنی و پنجرههای شیشهای آن آشکار شوند. در این خانه الزامات زندگی مدرن با ساختار دینی و نمادهای اصلی ساختمان در هم آمیختهاند.
ساختمان نهایی که تغییر کاربری داده است شامل ترکیب عناصر جدید با پنجرهها و پلههایی است که ویژگی تاریخی بارزی دارند و مخصوص فضاهای مذهبی است. سقف بلند آن و برج ناقوس دستنخورده باقی ماندهاند و رنگهای خنثی در کنار هندسهٔ جسورانه به این بنا ویژگی سحرآمیزی بخشیده است.