- دوشنبه ۱ آبان ۱۴۰۲
نسل جدید شایستگی ها
آینده مشاغل و شایستگیهایی که با آنها همراه هستند، اکنون به پرسشهایی تبدیل شدهاند که هیچگاه این اندازه اهمیت نداشتند. زیرا فناوریهای دیجیتال بهطور فزاینده همهگیر شدهاند و به شکل بخشی از زندگی روزمره ما درآمدهاند، آن هم در جوامعی که پیوسته در حال تغییر هستند. این بستر پویا نیازمند مدلهای تجاری جدید و سایر تغییرات سازمانی عمیق و گسترده است. زیرا هوش دیجیتالی تغییراتی در منابع، چشمانداز (جهانی)، مقیاس و سرعت به وجود آورده است.
بحث درباره تأثیر تحولات دیجیتال بر جوامع و آسیبپذیری آنها، بیشتر از همه بر اقتصاددانان و مؤسسات بینالمللی تأثیر گذاشته است (مانند یونسکو، بانک جهانی و غیره). اقتصاددانانی مانند رابرت گوردون (Robert Gordon,) بر این باور هستند که انسان در حال ورود به دورانی با رشد تند و اندک است که در آن تأثیر فناوریهای دیجیتال ضعیف است. اما دیگران بر این باورند که فناوریهای دیجیتال در آینده نزدیک (و حتی همین الان) نقشی بنیادی در دگرگونی مشاغل و بهطور کلی بهرهوری ایجاد خواهند کرد. علیرغم کمبود مطالعات درباره تأثیر دنیای رباتیک بر مشاغل، سیاستهای سازمانها بهطور فزاینده تأثیرات فناوری دیجیتال و بهویژه هوش مصنوعی در مشاغل و خصوصیات مورد نیاز برای محیطهای کاری آینده را بهدقت مورد هدف قرار میدهند.
نقطه آغاز: تأثیر دیجیتالی شدن بر مشاغل
پژوهش Frey and Osborne (2013) راه پرسشگری درباره تأثیر رباتها در مشاغل را باز کرد. این پژوهش یکی از نخستین پژوهشهایی است که بهطور سیستماتیک در آمریکا تأثیر اتوماسیون را در مشاغل مورد بررسی قرار میدهد. این پژوهش امکان رایانهای کردن ۷۰۲ شغل را در ایالات متحده مورد تحلیل قرار میدهد و نتیجه میگیرد که ۴۷درصد آنها در خطر از بین رفتن قرار دارند. این ریسک بسته به نوع شغل و سطح مهارتها و تواناییهای مورد نیاز برای آن مختلف است. عامل تأثیرپذیری (ریسک) مشاغل مختلف از ۹۹درصد برای بازاریابان از راه دور تا ۲۸صدمدرصد برای پزشکانی که در روش درمانی خود به تفریح و سرگرمی متکی هستند مختلف است.
در فرانسه پژوهشی که در سال ۲۰۱۰ توسط شورای جهتگیری مشاغل (Conseil d’Orientation pour l’Emploi) انجام شد، رویکردی عمیق نسبت به تأثیرپذیری مشاغل را نشان میدهد. این پژوهش با بررسی شرایط کاری (بیشتر در سال ۲۰۱۳) آغاز میشود و بر پایه محاسبه شاخص اتوماتیک شدن کارها استوار است که بین صفر و یک تغییر میکند. توزیع این شاخص یکدست و همگن نیست و برای کمتر از ۱۰درصد مشاغل به حداکثر آن که ۷دهمدرصد است میرسد. در حالی که به نظر میرسد ۱۰درصد مشاغل کاملاً از بین خواهند رفت، برای ۵۰ درصد مشاغل، احتمال تغییرات جدی وجود دارد.
در ژاپن، پژوهشی توسط مؤسسه پژوهشی نومورا (Nomura Research Institute) نشان میدهد که ۴۹درصد مشاغل صنعتی از اتوماسیون تأثیر خواهند پذیرفت. این رقم در بریتانیا ۳۵درصد و در ایالات متحده ۴۷درصد است. امکان خودکار شدن کارها در آینده نزدیک در ژاپن به وسیله این واقعیت تأیید میشود که بسیاری از کارهایی که در حال حاضر در آمریکا و بریتانیا بهصورت ماشینی انجام میشود، در ژاپن همچنان بهصورت دستی انجام میشوند.
در پژوهشی که Daron Acemoglu and Pascual Restrepo در سال ۲۰۱۷ انجام دادهاند، روشن شده است که در آمریکا تأثیرات منفی روباتیک بر مشاغل در حال حاضر آغاز شده است. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۷ حدود ۶۷۰هزار شغل در صنعت کارخانهداری و تولید از بین رفتهاند. به گفته نویسندگان مقاله، رباتها میتوانند جایگزین هزار شغل شوند که نرخ اشتغال را از ۱۸صدمدرصد به ۳۴صدمدرصد کاهش میدهد و حقوقها را از ۲۵صدمدرصد تا نیمدرصد کاهش خواهد داد. در پژوهش دیگری (ZEW researchers Arntz et al. 2016) نشان داده شده است که ۹درصد مشاغل اکنون بهصورت اتوماتیک درآمدهاند و این عدد میتواند بر اساس نوع شغل مختلف باشد. مشاغلی که در آنها کمترین میزان مهارت و در نتیجه کمترین میزان آموزش وجود دارد، بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرند. این پژوهش نتیجه میگیرد که بهجای یک حرکت انقلابی، بیشتر شاهد تحولی عمیق هستیم. درواقع قرار نیست مشاغل کاهش پیدا کند، بلکه قرار است ساختار آنها تغییر کند. بانک جهانی نیز بهتازگی نشان داده است که چنین تغییری در کشورهای در حال توسعه نیز تأثیراتی گذاشته است.
تغییر در محتوا و شرایط کار
از نظر تاریخی، فناوری برخی مشاغل را در برخی حوزهها حذف کرده است، در حالی که مشاغل دیگری در حوزههای دیگر به وجود آورده است. همچنان که در دهه ۱۹۳۰ تولید خودرو، مشاغل حوزه حمل و نقل با اسب و گاری را کاملاً متحول کرد، اما منجر به ایجاد متلها در صنعت هتلداری شد. امروزه فناوری طبیعت و ذات کار را تغییر داده است، نهتنها با تغییر مرزهای شرکتها، بلکه همچنین با تغییر شکل مهارتها و کاهش کارهای صنعتی، اگرچه ممکن است گاهی در میزان این تغییرات اغراق کنیم. (بانک جهانی ۲۰۱۸)
در نتیجه انتظار میرود که در راستای انقلاب دیجیتالی که در آینده رخ خواهد داد، بازار نیروی کار به تغییرات و تحولات خود همچنان ادامه دهد. چندین روند مهم در این زمینه وجود دارد:
مشاغل حوزه تولید در سطح جهانی از بین خواهند رفت و امکان جابجایی احتمالی مکان آنها وجود دارد.
گونه جدیدی از مشاغل به وجود میآیند.
معاملات در پلتفرمهای آنلاین رشد سریعی خواهد کرد، بهویژه در حوزه مسکن، و این موجب پیدایش مجموعهای از مشاغل متزلزل، انعطافپذیر و موقت میشود.
رشد خوداشتغالی که در حال حاضر در چندین کشور مختلف دیده میشود بیشتر میشود.
با فرض ادامه تحولات فعلی، به چشماندازی سیستماتیک نیاز است در مورد سازماندهی بازار نیروی کار و ایجاد فرصتهای رو به رشد برای تولید ارزش. تفاوت بین مشاغل باحقوق و بیحقوق، نکته کلیدی در درک گونههای مشاغل آینده است که از تفاوت مشاغل رسمی و غیررسمی تأثیر بسیار میپذیرد.
از چشماندازی بلندمدت، پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه اشتغال باید در سطح منطقهای و کشوری سازماندهی شود و عوامل اصلی تعیینکننده آن کداماند. این پرسش را همچنین باید با توجه به نوآوریها در محیط کار و با همکاری مؤسسات برتر آموزشی پاسخ داد.
هوش مصنوعی و دورنمای مغزافزار
هوش مصنوعی که در آن یادگیری ماشینی نقش بسیاری دارد، مجموعهای از مهارتها را داراست که میتواند بر تواناییهای انسان در حوزههای خاص شناختی پیشی بگیرد. پیشرفت و توسعه هوش مصنوعی را همچنین باید از نقطه نظر دانش، خلاقیت و تعاملات اجتماعی مورد توجه قرار داد. هوش مصنوعی پیشاپیش در دانشهای رسمی و قابل برنامهریزی مورد استفاده قرار میگیرد و در حال توسعه و تعامل بیشتر با دانشهای غیررسمی و ضمنی است. گام بعدی چیست؟ آیا تعاملات اجتماعی و مغزافزارها با دانشهای قابل برنامهریزی ترکیب میشوند و میتوانند از آموزش عمیق بهره ببرند؟ تأثیر جوامع در این امر بسیار زیاد است، بهویژه آنهایی که در حال سرمایهگذاری بر شایستگیهای نیروی کار خود و استفاده از فناوریهای جدید هستند.
عامل دیگر، مسئله تعامل انسان و هوش مصنوعی (و جانشینی آنها) با یکدیگر، بهویژه با توجه به شایستگیهای نیروی کار است. به عبارت دیگر آیا تغییر در مشاغل و مهارتها در آینده با آنچه در گذشته شاهد آن بودیم قابل مقایسه است، و آیا هوش مصنوعی جایگزین شایستگیهای شغلی امروز و فردا میشود؟
این پرسش مسئله همسو کردن آموزشها با نیازهای جدید را مطرح میکند. بهصورت کلیتر و فراتر از انقلاب فناوری، هوش مصنوعی باعث ایجاد مشکلات اجتماعی و اخلاقی شده است که لازم است در سطح جهانی آنها را مورد بررسی قرار دهیم. همچنین مسئله توزیع دانش و هوش مصنوعی در میان ملتها نیز مطرح است و در نتیجه و به دنبال آن، مشکل شکافی که هوش مصنوعی ایجاد میکند و چالشهایی که در زمینه زیرساخت، مهارتها، شکافهای علمی، ظرفیتهای تحقیقی و در دسترس بودن دادههای محلی به وجود میآورد که نیاز است برای تحت کنترل درآوردن کامل کاربست هوش مصنوعی، بر این مسائل و مشکلات غلبه کنیم.
تغییر شایستگیها: چالشها
تجزیه و تحلیل شایستگیها، روش مهمی برای تعیین ویژگیهای مشاغل آینده است. در گزارشی که توسط مؤسسه مکنزی (McKinsey) در سال ۲۰۱۸ انجام شده، چهار روند نشان داده شده است:
کاهش مهارتهای بدنی و دستی بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۳۰ از ۳۳درصد به ۲۶درصد
کاهش سهم مهارتهای شناختی پایه از ۲۰درصد به ۱۵درصد
هیچ تغییر مهمی در مهارتهای شناختی برتر رخ نداده است (حدود ۲۲درصد)
افزایش سهم مربوط به مهارتهای اجتماعی، عاطفی و فناوری
ارقام به دست آمده نشان میدهد که اهمیت نسبی مهارتهای فناوری و شایستگیهای مربوط به تعاملات عاطفی و اجتماعی افزایش پیدا خواهد کرد.
افزون بر این، به نظر میرسد که تقاضا برای مهارتهای خاص زیر تا سال ۲۰۲۲ افزایش پیدا کند: تفکر تحلیلی و نوآوری، یادگیری فعال و استراتژیهای یادگیری، خلاقیت، اصالت و ابتکار، طراحی و برنامهنویسی فناوری، تفکر انتقادی و تحلیل، حل مسائل پیچیده، رهبری و تأثیر اجتماعی، هوش عاطفی، استدلال، حل مسئله و ایدهپردازی و تجزیه و تحلیل سیستمها و ارزیابی.
همزمان انتظار میرود که تقاضا برای مهارتهای زیر کاهش پیدا کند: مهارتهای دستی، استقامت و دقت، تواناییهای حافظهای، کلامی، شنوایی و مکانیابی، مدیریت منابع مالی و مادی، نصب و راهاندازی فناوری، خواندن و نوشتن، ریاضیات، گوش دادن و شنیدن فعال، مدیریت پرسنل، کنترل کیفیت و ایمنی، هماهنگی و مدیریت زمان، تواناییهای دیداری، شنیداری و گفتاری و مهارت استفاده، نظارت و کنترل فناوری.
این فهرست نشان میدهد که علاوه بر فناوری، در آینده شاهد افزایش تقاضا برای مهارتهای نرم مربوط به عواطف، تعاملات اجتماعی و خلاقیت خواهیم بود، در حالی که انتظار میرود کارهای فیزیکی و مشاغلی که نیازمند مهارتهای خواندن و نوشتن باشند کاهش پیدا کنند.
همچنین مهم است که دیدگاهی سیستماتیک در مورد اینکه تعاملات انسان و هوش مصنوعی در آینده چگونه خواهد بود در پیش بگیریم و اینکه آنها چگونه بر شایستگیها و ویژگیهای شغلی تأثیر خواهند گذاشت و مؤسسات آموزشی و دانشگاهها چگونه میتوانند افراد را آماده کنند تا بتوانند فرصتهایی برای کسب این صلاحیتها و شایستگیها به دست آورد. در کنفرانس قبلی «آی.سی برای جوامع» بعضی از این مشکلات مورد بحث قرار گرفتند، اما در پانزدهمین کنفرانس جهانی سرمایههای فکری جوامع، این امر بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این کنفرانس به این صلاحیتها و شایستگیها از زوایای مختلف نظر زیر خواهد کرد: از نظر جغرافیایی (آسیا، اروپا، امریکای شمالی، امریکای جنوبی، آفریقا) از نظر سازمانی (شرکتهای بزرگ، مؤسسات بینالمللی بزرگ، شرکتهای کوچک) و از نظر حرفهای (تحصیلکردهها، سیاستها و تصمیمگیرندگان بخش خصوصی)
در این کنفرانس به موضوعات زیر پرداخته میشود:
پیشبینی نسل جدید مشاغل و شایستگیهای مربوط به آنها
مدلسازی سیستمهای تولید آینده
نامحسوس بودن دنیای دیجیتال و سیستمهای تولید آینده
نقش دادههای دیجیتال در سیستمهای بهرهوری و تأثیر آنها بر سرمایه انسانی
تحلیل پلتفرمها و سازمانهای ترکیبی
هوش مصنوعی و شکاف دیجیتالی
شکاف فناوری و اجتماعی که هوش مصنوعی بین جوامع ایجاد میکند
نقش آموزش در هوش مصنوعی
آموزش و چالشهای سازمانی
توسعه هوش مصنوعی و استفاده از آن برای یادگیری
هوش مصنوعی و اخلاق
شایستگیهای مربوط به هوش مصنوعی: نقاط ورود و مسیرهای جدید
شایستگیهای کلیدی برای مدیریت در زمان واقعی (real-time)، تعمیم دادههای زمان واقعی که سؤالات جدید برای تصمیمگیرندگان به وجود میآورد.
همچنین این کنفرانس به مباحث مختلفی دیگری نیز میپردازد، مانند لمسناپذیری و رشد بهرهوری، سیاستهای نوآوری، به اشتراکگذاری اطلاعات، انتقال دانش، اندازهگیری، ارزیابی و گزارشدهی و همچنین پژوهشها و سیاستگذاریهای آینده برای سرمایههای فکری ناملموس.
مغذ افزار
مجتمع فنی تهران بهطور ویژه اشاره به ذهن انسان و تواناییاش برای ایجاد ایدهها و ترکیب آنها دارد. این اصطلاح اغلب به عنوان مفهومی مکمل برای نرمافزار و سختافزار مورد استفاده قرار میگیرد
.