- دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲
اشتباهات غیرقابل جبران در بازاریابی دیجیتال
مجتمع فنی تهران :از این پنج خطای رایج در بازاریابی دیجیتال بپرهیزید
الگوی ذهنی خود را تغییر دهید تا بتوانید پویشهای دیجیتالی جذاب به وجود بیاورید.
همین پنج سال پیش، بازاریابی دیجیتال در برابر پویشها (کمپینهای) بازاریابی غیردیجیتال، امری ثانوی و اضافی دانسته میشد. شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار پیشتر تبلیغات محیطی را انجام میدادید، در تلویزیون تبلیغ میکردید، فهرست محصولات و قیمتهای خود را پرینت میگرفتید و دست آخر به این فکر میافتادید که بد نیست برای پوشش اجتماعی در فیسبوک نیز پستهایی انتشار دهید.
اکنون زمانه تغییر کرده است. بازاریابی دیجیتالی امروزه امری بنیادی برای هر پویش تبلیغاتی دانسته میشود و بخش مهمی از بودجه را به خود اختصاص میدهد. اما آونگ تغییرات بسیار سریع حرکت میکند و بازاریابی دیجیتال اکنون اشتباهات بسیاری مرتکب میشود.
تمرکز در بازاریابی دیجیتال اغلب چنان تنگ و محدود است و در نتیجه، نتایج آن چنان ضعیف و مغشوش هستند که نیاز به بازنگری جدی دارد. لازم است الگوی خود را تغییر دهید تا بتوانید پویشهای دیجیتالی جذاب به وجود بیاورید.
1. تنها تفکر دیجیتالی کافی نیست
شما در جلساتی شرکت میکنید که در آن افراد از شما میپرسند «در شبکههای اجتماعی چه کار میکنید؟» و «برنامه شما برای به دست آوردن تعداد بیشتر لایک و اشتراکگذاری چیست؟». بیشتر اوقات ایدههایی که پیشنهاد میشوند ریشه در فضاهای دیجیتال دارند. اما این گونهای اندیشه کوتهنگرانه است. برخی از موفقترین پویشهای دیجیتال در چند سال گذشته توسط رسانههای سنتی به وجود آمدهاند. ویدیوهای طولانی را اگر بهدرستی اجرا کنید، میتوانید به وسیله آنها در فضای دیجیتال توجه زیادی جلب کنید.
بازاریابی دیجیتال تغییر کرده و به نقطهای رسیده است که به مجرایی مشروع و قانونی برای توزیع همه گونههای محتوا تبدیل شده است، نه فقط پستهای مخصوص شبکههای اجتماعی. پرسش اصلی این است که چگونه میتوانید پول خود را درست سرمایهگذاری کنید و سروصدای دیجیتالی کافی راه بیندازید. آیا تمام بار این کار را بر دوش رسانههای پولی، وبسایتهای متقلب، پستهای تبلیغاتی، محتواهای بیربط و مزاحم و محتواهای بومی هر شبکه میاندازید؟ یا میخواهید چیزی به وجود بیاورید که توجه همه دنیا را جلب کند و همه آن را ببینند و در نتیجه سیلی از ارتباطات مبتنی بر کاربر در شبکههای اجتماعی به وجود بیاورید؟
یک کار جالب و یک شیرینکاری میتواند تأثیرات بسیاری به وجود بیاورد که ارزش آنها میلیونها دلار باشد و هزینه آن کسری از قیمت یک تبلیغ سنتی در شبکههای اجتماعی خواهد بود. بهتر است بیشتر در این مورد بیندیشید.
2. پلتفرمهای شبکههای اجتماعی نمیتوانند همه کارها را انجام دهند
یک بازاریاب معروف به نام هاوارد گوسیگ (Howard Gossage) زمانی گفته است: «هیچ کس تبلیغات را نمیخواند. افراد چیزهایی را میخوانند که به آنها علاقهمند باشند. اما گاهی علایق آنها به یک تبلیغ نیز تعلق میگیرد.»
این حرف مربوط به زمانی بود که تبلیغ بهصورت ایمیل مستقیم یا آگهی در مجله و روزنامه بود، اما امروز نیز این گفته همچنان بهدرستی خود پا بر جاست. درواقع به دلیل طبیعت بسترها و پلتفرمهای شبکههای اجتماعی، واژهها امروزه بسیار قویتر از چیزی هستند که در بازاریابی ده سال پیش مورد استفاده قرار میگرفتند، یعنی زمانی که کپی کردن کاری ناشایست دانسته میشد.
امروزه سیل پیامها از همه پلتفرمهای شبکههای اجتماعی به گوشیهای هوشمند افراد جاری میشوند. پس شما نمیتوانید فرض کنید که قرار دادن محتوا در فیسبوک، توییتر، پینترست، اینستاگرام یا سایر اپلیکیشنهای رایج باعث میشود مورد توجه قرار بگیرید.
شما در دریای از «نویز سفید» قرار دارید و پیام شما تنها پیامی در میان دریای بیکران پیامهای دیگر است. چگونه میتوانید از میان این دریا سر بیرون بیاورید و کاری کنید که مخاطبان پیام شما را بشنوند؟ چه چیزی میخواهید بگویید که به یک بیانیه تبدیل شود؟
همه ما هر روز هزاران پیام تبلیغاتی در گوشیهای موبایل خود میبینیم، اما تنها با تعداد اندکی از آنها وارد تعامل میشویم. شما نمیتوانید به شبکههای اجتماعی تکیه کنید تا همه کارها را برای شما انجام دهند. چیزی که به اشتراک میگذارید، بسیار مهمتر از این است که پست خود را در کجا منتشر میکنید یا هر چند وقت یک بار این کار را میکنید.
لازم است خودتان را با دیگران متمایز کنید و تفاوت ایجاد کنید. اگر چیزی جدیدی برای گفتن ندارید، به این نویز سفید چیزی اضافه نکنید.
3. به کار کردن در دفتر خودتان بسنده نکنید
شرکتهای بازاریابی و تبلیغات، از جمله بخشهای درون سازمان که به امر بازاریابی میپردازند، بخشهایی تفکیکشده هستند. این تفکیک طبیعت هر کسبوکاری است و نمیتوان از آن اجتناب کرد. اما روشی که این دپارتمانها بهصورت روزانه با هم تعامل میکنند، تأثیری بسیاری دارد، چه مثبت چه منفی، بر پویشهای بازاریابی دیجیتال که در حال اجرای آنها هستند.
وقتی یک کمپین دیجیتال جدید را آغاز میکنید، با سایر بخشهای سازمان در مورد آن صحبت کنید. برنامهریزی بخش تولید رسانه شما چگونه است؟ آیا آنها در حال انجام یک کمپین تبلیغاتی محیطی یا چاپی هستند؟ با آوردن نتایج تلاشهای آنها در پویش دیجیتالی خود میتوانید نتیجه نهایی را بسیار بزرگتر از زمانی بکنید که هر یک از این دو بخش، بهطور مجزا فعالیت میکنند.
شاید بخش روابط عمومی در حال برنامهریزی برای کاری جالب باشد که میتواند تأثیر زیادی بر استراتژی اشتراکی شبکههای اجتماعی شما داشته باشد. اگر بتوانید بهموقع با آنها ارتباط برقرار کرده و همکاری کنید، میتوانید ترتیبی دهید که پول شما بسیار ثمربخشتر باشد. حتی میتوانید با هزینه کردن پول کمتر به نتایج بیشتر دست پیدا کنید.
4. بدون دلایل کافی برای استفاده از ابزارهای جدید پیشقدم نشوید
گاهی میشنوید که یک اپلیکیشن جدید و جالب به بازار آمده است و بیدرنگ بررسی میکنید که چگونه میتوانید بهسرعت از آن بهرهبرداری کنید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که برندها در مورد اپلیکیشنهای جدید مرتکب میشوند، این است که سعی میکنند بهاصطلاح یک مربع را درون یک دایره بگنجانند. مثلاً هنگامی که نخستین بار اپلیکیشن Vineراهاندازی شد، محتواهای مارکدار بسیار نامناسبی در آن به اشتراک گذاشته میشد. آنها طبیعت این اپلیکیشن را نمیشناختند و این امر به مرور زمان آشکار شد.
اما از آن زمان به بعد، شرکتها یاد گرفتند که این اپلیکیشن در واقع چه کار میکند و آنها چگونه میتوانند از تلاشهای خود در این فضا، نتایج مفیدتر و مؤثرتر به دست آورند.
در حال حاضر برندها تلاش میکنند از اپلیکیشنهای جدید مانند Meerkat، Periscope، Super، Zoom Social و Graphiti استفاده کنند. برخی از آنها در این کار موفق میشوند و بیشتر آنها دچار لغزش میشوند، زیرا نمیدانند که این اپلیکیشنها دقیقاً به چه کاری مربوط هستند و در مورد برند آنها و دعوت مشتریان، چه کاری انجام میدهد.
همانند یاد گرفتن یک زبان جدید، لازم است زمان کافی بگذرد پیش از آنکه بتوانید در استفاده از این اپلیکیشنها واقعاً ماهر شوید و درک کنید آنها دقیقاً چه کاری انجام میدهند و برای چه کاری ساخته شدهاند.
5. برای فناوری پول بیش از حد کنار نگذارید و برای سایر منابع پول کافی اختصاص دهید
فرض کنید مشتری یا شرکت خود شما به این نتیجه رسیده است که نمیتوان بازاریابی دیجیتال را نادیده گرفت. بازاریابی دیجیتال از این به بعد در شرکت متبوع شما یک شر ضروری که گریزی از آن نیست نخواهد بود و باید بودجه بیشتری به آن اختصاص پیدا کند.
اما اگر پروژههای شما برای تأمین منابع کافی که به آنها نیاز دارند سرمایه کافی در اختیار نداشته باشند، شما نباید همه پول خود را در بخش فناوری و رسانه هزینه کنید. اگر این کار را بکنید، برای تهیه منابعی که به آنها نیاز دارید پول کافی نخواهید داشت.
شما نمیتوانید به کارورزانی که حقوق نمیگیرند اعتماد کنید تا پستهای توییتر و فیسبوک شما را آماده کنند. همچنین نمیتوانید از مدیر روابط عمومی خود بخواهید که چندین شبکه ایجاد کند و مثلاً ۱۸ ساعت از شبانهروز خود را صرف مدیریت آنها بکند تا زمانی که خسته و فرسوده شود.
دیگر اینکه شما نمیتوانید سیستمهایی را که نیازمند مدیریت انسانی هستند، بهصورت اتوماتیک در بیاورید. وقتی برندها از پاسخگوهای خودکار در شبکههای اجتماعی خود استفاده میکنند، نتیجه یا بهگونهای ناخواسته مسخره خواهد شد یا کاملاً شرمآور. برای استخدام استعدادها پول کافی اختصاص دهید و بر افراد، استراتژیها و زمان سرمایهگذاری کنید. موفقیت حاصل از این کار باعث میشود که رشد کنید و در نتیجه پول بیشتری خواهید داشت که در آینده برای تبلیغات خود خرج کنید.
برگرفته از TheBalance