آموزش واژگان زبان انگلیسی به کودکان

واژگان نقش بسیار مهمی در یادگیری یک زبان خارجی دارد و یکی از عناصری است که چهار مهارت صحبت کردن، شنیدن، خواندن و نوشتن را به هم مرتبط می کند. بدون آموزش واژگان، بسیاری از زبان آموزان می توانند در زمینه های درسی دیگر عقب بمانند. برای برقراری ارتباط خوب در یک زبان خارجی، زبان آموز باید تعداد کافی از لغات را فراگیرد و بداند چگونه از آنها به درستی استفاده کند. (آموزش زبان انگلیسی کودکان)

معلمان با تجربه زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم به خوبی می دانند که واژگان چقدر مهم هستند. آنها می دانند که زبان آموزان باید هزاران کلمه ای که گویندگان و نویسندگان انگلیسی از آنها استفاده می کنند را یاد بگیرند. خوشبختانه، نیاز به واژگان نکته ای است که معلمان و زبان آموزان در مورد آن توافق دارند.

با این حال، برای سال‌ها، برنامه‌های تربیت مدرسی که معلمان زبان را آماده می‌کردند، توجه کمی به تکنیک‌هایی برای کمک به زبان آموزان در یادگیری واژگان داشتند. به نظر می رسید که برخی از کتاب ها به معلمان می گویند که زبان آموزان می توانند تمام کلمات مورد نیاز خود را بدون کمک یاد بگیرند. در واقع، گاهی اوقات به معلمان گفته می‌شد که قبل از اینکه زبان ‌آموزانشان بر گرامر و سیستم صوتی زبان تسلط پیدا کنند، نباید کلمات زیادی را آموزش دهند. در مقالات برای معلمان، واژگان به ندرت ذکر شده است. بر تلفظ و دستور زبان تأکید می شد، اما تأکید کمی بر واژگان بود یا اصلاً تأکید نمی شد.

هدف پایان نامه کارشناسی ارشد من این است که نشان دهم چگونه دانش گسترده ای از واژگان برای زبان آموز زبان دوم مهم است و همچنین چگونه می توان آن را برای دانش آموزان کم سن، جذاب و به راحتی سازگار کرد. در طول کارم در دبستان مشاهده کرده‌ام که وقتی بچه‌ها انگیزه ندارند به راحتی حواسشان پرت می‌شود. درگیر نگه داشتن آنها در درس بسیار ضروری است. من از تجربه تدریس خود می دانم که استفاده از انواع تکنیک ها و روش ها در آموزش کودکان بسیار مهم است. من می خواهم برخی از آنها را در نظر بگیرم.

تعدادی از تکنیک ها را می توان برای ارائه موارد جدید واژگانی به کار برد. برخی از تکنیک ها محبوب تر و بیشتر از دیگری استفاده می شوند. همچنین این به معلم بستگی دارد که از چه تکنیک هایی استفاده کند اما همیشه باید اثربخشی تدریس را در نظر گرفت. هر معلمی تمایل دارد از تکنیکی استفاده کند که به نظرش جالب باشد. تکنیک هایی وجود دارد که برای انواع خاصی از کلمات مناسب هستند - برای مثال اعمال را می توان از طریق پانتومیم توضیح داد. یکی دیگر از عواملی که قابل تامل است سن زبان آموزان است. جوان‌ترها وقتی تصاویر ملموس را به آنها نشان می‌دهیم کاملاً خوب واکنش نشان می‌دهند، بزرگ‌ترها می‌توانند توضیحات انتزاعی یا حتی تعاریف را به خوبی مدیریت کنند. ارائه واژگان جدید را می‌توان برای مثال بر اساس تکنیک‌های کلامی و بصری طبقه‌بندی کرد. در میان تکنیک‌های بصری، می‌توانیم تصاویر را پیدا کنیم. فلش کارت، عکس‌ها و تصاویر مجله، نمودارهای دیواری، پوسترها، نقاشی‌های تخته سیاه، تصاویر کلمات، چندین واقعیت که معلمان می‌توانند آن‌ها را نگه دارند یا به آنها اشاره کنند. اکشن و ژست ها را که می توان به ویژه برای توضیح اعمال و زمان ها استفاده کرد. یادگیرندگان می توانند تصاویر یا اشیاء را برچسب گذاری کنند یا عملی را انجام دهند. تکنیک های کلامی شامل استفاده از موقعیت های گویا، توصیف ها، مترادف ها و متضادها، ترکیب ها، مقیاس ها و استفاده از اشکال مختلف تعریف است: به عنوان مثال، تعریف با نمایش (تعریف بصری)، تعریف با انتزاع ، تعاریف زمینه ای و تعریف با ترجمه توضیح می تواند بسیار دشوار باشد به خصوص در سطوح مبتدی.

روش ها و رویکردهای مختلفی برای آموزش زبان خارجی از جمله واژگان وجود دارد. من به برخی از آنها اشاره می کنم که می توان از آنها برای آموزش دانش آموزان کم سن استفاده کرد. یک روش تکان دهنده روش مستقیم است که زبان مادری هرگز استفاده نمی شود، هیچ ترجمه ای وجود ندارد فقط زبان هدف و فقط جملات کامل استفاده می شود. فرهنگ یک جنبه ی مهم در نظر گرفته می شود.suggestopedia یک روش بسیار موفق در کمک به یادگیرندگان برای حفظ کلمات است. این روش در حین یادگیری با موسیقی مغز زبان آموز را تحریک می کند اما امروزه به نظر می رسد معلمان این روش را ترک می کنند. چیزی که واقعا برای یادگیرندگان جوان کار می کند، روش پاسخ فیزیکی کامل است(TPR) . امروزه بسیاری از کودکان بسیار پرتحرک و فعال هستند و تمرکز برای مدت طولانی برای آنها بسیار دشوار است. استفاده از این روش، بازی ها، تغییر موضوعات و استفاده از انواع فعالیت ها بسیار مورد توجه آنهاست. رویکرد زبان ارتباطی (تدریس) - CLT - بر معنای زبان در محتوا تاکید می کند. شایستگی ارتباطی در اینجا بسیار توسعه یافته است و فراگیران تشویق می شوند تا ارتباط برقرار کنند.

هنگام آموزش به یادگیرندگان جوان، معلم باید در دانش قوی باشد اما همچنین باید با کودکان ارتباط برقرار کند. آنها باید احساس کنند که معلم آنها را دوست دارد و می خواهد چیز جدیدی به آنها بیاموزد. نتایج به راحتی قابل مشاهده است و فراگیران در این سن بسیار سپاسگزار هستند وقتی کسی برای آنها وقت بگذارد. معلم باید شاگردانش را بشناسد. درک نیازهای آنها، انتظارات آنها که هر کودک با آن به درس می آید، همچنین راه های ایجاد انگیزه در آنها و در نهایت سبک یادگیری آنها مهم است. معلمان با خانواده آنها، سرگرمی ها و علایق و اطلاعات اولیه در مورد فراگیران آشنا می شوند. همچنین، به ویژه امروزه، ما به عنوان معلم باید ناتوانی های یادگیری را نیز در نظر بگیریم. کودکان زیادی با این مشکلات وجود دارند  و ما به عنوان معلم باید به آنها کمک کنیم تا از درس ها لذت ببرند و به آنها کمک کنیم تا یاد بگیرند. معلم باید تفاوت های آنها، پیشینه فرهنگی و خانوادگی آنها را درک کند.

ویژگی های  شخصیتی یادگیرندگان جوان نیز مورد نیاز خواهد بود. من می خواهم نشان دهم که کار با آنها امکانات زیادی را ارائه می دهد و می توانیم از روش ها و رویکردهای زیادی استفاده کنیم. در طول آموزش معلمی ام آموخته ام که مهم است که در مورد شخصیت آنها یاد بگیرم و همچنین آنها را بشناسیم. هر زبان آموزی متفاوت است و ما باید هر فرد را جداگانه ببینیم.

مترجم: رویا محتاج اله، مدرس زبان انگلیسی مجتمع فنی تهران