- پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰
متاورس میتواند آموزش و اشتغال را متحول کند
متاورس میتواند آموزش و اشتغال را متحول کند
ریچارد کریس (Richard Kerris) از شرکت انویدیا (Nvidia) میگوید «متاورس» (Metaverse) یا «فراجهان» قطعاً در آینده در همه جنبههای زندگی ما نفوذ خواهد کرد و «در این حوزه پتانسیل سرمایهگذاری صدها میلیارددلاری وجود دارد.»
ریچارد کریس، شما مسئول حوزه متاوررس یا «دنیای مجازی موازی» در غول تراشهسازی دنیا، شرکت انویدیا هستید. آیا به نظر شما متاورس واژه جدیدی نیست که سر زبانها افتاده و جهان هنوز واقعاً برای این فناوری شگفتانگیز آماده نیست؟
«خیر، متاورس اکنون تحقق یافته است. ما معتقدیم که همه بخشهای صنعتی میتوانند از استفاده از دنیای مجازی یا میزبانی آن بهرهمند شوند، همانطور که پیشتر اینترنت چنین نقشی داشت. حدود هفتصد شرکت از جمله بی.ام.دبلیو، ولوو، لاکهد مارتین (Lockheed Martin)، اریکسون و غیره در حال حاضر از پلتفرم Omniverse ما برای ایجاد متاورس خود استفاده میکنند و به علاوه، هشتادهزار توسعهدهنده مستقل نیز از خدمات ما بهره میبرند و هدف ما رسیدن به رقم چهلمیلیون توسعهدهنده در سرتاسر جهان است.»
آیا دنیای مجازی موازی واقعاً تا این حد جذاب است؟
«متاورس شبیه اینترنت است، اما باید به این نکته اشاره کنیم که هدف انویدیا این نیست که چیزی شبیه اینترنت بسازد و ما خودمان متاورس را نمیسازیم. این کار را به دیگران واگذار میکنیم.»
1 ریچارد کریس، مدیر پلتفرم Omniverse در انویدیا
پس پلتفرم شما دقیقاً چه کار میکند؟
«Omniverse در واقع پلتفرمی است که متاورس روی آن اجرا میشود، یا دستکم یکی از این پلتفرمهاست. امروزه همه یک متاورس میخواهند، اما متاورس دقیقاً چیست؟ به بیان ساده، متاورس توصیفی از جهانهای مجازی است. درست مانند جهان (universe) که توصیفی از ستارگانی است که منظومه شمسی را شکل میدهند.
«از برخی از این جهانهای موازی میتوان برای تعاملات اجتماعی، تفریح، کار کردن یا همکاری بین افراد استفاده کرد. اما آنچه مهم است این است که جهانهای موازی در شیوه عملکرد خود با هم سازگار باشند. به بیان دیگر، برای اینکه هر کاربر نتواند در این محیطها با سایر کاربران تعامل کند، تجربه کاربری در این محیطها باید برای همه یکسان باشد.
«اگر من خودم را از یک جهان به جهان دیگر منتقل کنم، باید عناصر سهبعدی این دو جهان و شرایط فعالیت در هر دو جهان برای همه یکسان باشند. یعنی اگر من به یک وبسایت سر میزنم تا در آن یک ویدیو تماشا کنم، اگر دوست من هم به همان وبسایت برود تا همان ویدیو را تماشا کند، باید آن وبسایت و آن ویدیو به همان صورتی که به من نمایش داده میشود، برای دوستم هم نمایش داده شود. سازگاری این سیستم «پایپینگ» ضروری است.»
پایپینگ (piping) یک ویژگی را در لینوکس، یونیکس و سایر سیستمعاملها توصیف میکند که در آن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی به برنامه دیگر ارسال میشود. این ویژگی زمانی مفید است که کاربر به دادههای یک برنامه نیاز دارد و نمیخواهد همه خروجی ها را دوباره تایپ کند.
پس Omniverse مانند یک سیستم پایپینگ عمل میکند؟
«پایپینگ» یا «پلامبینگ» (plumbing) یک سیستم استاندارد USD است که توسط شرکت پیکسار معرفی شد. از این سیستم برای توصیف عناصر مجازی استفاده میشود که با هم در متاورس کار میکنند. این سیستم بهنوعی معادل HTML یعنی زبان برنامهنویسی است که اساس وبسایتها را تشکیل میدهد.»
این زبان در اواخر دهه ۱۹۸۰ توسط تیم برنرز-لی (Tim Berners-Lee) فیزیکدان معرفی شد که در آن زمان در مؤسسه CERN به دنبال راهی برای ارتباط با همکارانش بود.
«او این زبان را ساخت و آن را نوشت و از آن پس این زبان به ابزار اصلی برای توصیف محتواهای نمایشی وبسایتها بدل شد. برای نمونه، اگر شما تصویری از یک مکان خاص را در یک وبسایت میبینید، به این دلیل است که مجموعهای از دستورات و شیوههای HTML آن را تعریف کردهاند و بنابراین اگر از رایانه دیگری وارد همین وبسایت شوید، همین تصویر را به همین شکل میبیند. استاندارد USD در جهانهای مجازی نیز برقرار است.»
ایده پشت متاورس این است که به کاربران امکان دهد محیطهای مشابه را بهطور همزمان و همراه یکدیگر تجربه کنند. به همان شیوهای که کاربران بازی Fortnite دوستان خود را در رایانه یا کنسول بازی دیگر میبینند. اما انویدیا برای این حوزه ایدههای بیشتری نیز دارد.
انویدیا اخیراً در کنفرانسی از فناوری متاورس خود رونمایی کرد که در واقع مفهومی است که مزیت آن کمک به زندگی واقعی انسانهاست. دقیقاً چطور به زندگی واقعی انسانها کمک میکند؟
«ما در شرکت به آن «دوقلوی دیجیتال» میگوییم، یعنی تقلید جزء به جزء واقعیت. برای نمونه، اگر بخواهیم به یک کارگر خط مونتاژ خودرو آموزش بدهیم، یک محیط یادگیری مشابه با خط تولید کارخانه طراحی میکنیم. ایده اصلی این است که به شرکتها امکان بدهیم در هزینه آموزش و هزینه رعایت پروتکلهای ایمنی صرفهجویی کنند. ما میخواهیم یک نسخه مجازی از زندگی واقعی را بسازیم.»
میتوانید توضیح بدهید دقیقاً چطور این کار را میکنید؟
«زمانی که یک کارگر باید با رباتها یا ماشینها کار کند، لازم است بداند در کدام فضاها میتواند حرکت کند و چطور باید ماشین را راه بیندازد. در واقع از این روش میتوان برای آموزش رباتها نیز استفاده کرد. به جای ساختن یک ربات واقعی و سپس آموزش وظایفش به او از طریق یادگیری ماشینی، میتوان یک سیستم شبیهساز مجازی از هزاران ربات ساخت که در محیطی غیرواقعی وظایف خود را تمرین میکنند.
«در روش فعلی رباتها با اتصال به رایانه و اجرای اسکریپتهای کاربردی آموزش داده میشوند. هدف اصلی جهانهای مصنوعی یا مجازی، ارائه یک کپی از زندگی واقعی در دنیای دیجیتال است.»
استاندارد USD که برای توصیف این جهانها به کار میرود، توسط اکثر شرکتهای بزرگ در حوزه فناوری، از فیسبوک و گوگل گرفته تا مایکروسافت و اپل، پذیرفته شده است.
«هر شرکتی ایده خاصی درباره نحوه اجرای خدمات متاورس در دنیای واقعی دارد. فیسبوک در حالت ساخت پلتفرم عینکهای مجازی خود به نام Oculus است و مایکروسافت از HoloLens استفاده میکند که عینکهای واقعیت افزوده هستند و کاربر به کمک آنها میتواند عناصر مجازی را بهصورت لایهای جدید روی محیط واقعی پیرامون خود ببیند. این رویکردی است که در حال حاضر بیشتر شرکتها به آن سمت میروند.»
کریس همچنین باور دارد که این نسخه پرکاربردترین صورت استفاده از متاورس خواهد بود. مثلاً شرکت اپل در حال تلاش بسیار برای تولید عینکها واقعیت افزوده خود است که انتظار میرود در سال ۲۰۲۳ به بازار عرضه شوند. سامسونگ نیز با همکاری مایکروسافت روی عینکهای مشابه کار میکند که قرار است در سال ۲۰۲۴ وارد بازار شوند و برای مصارف شرکتی و شخصی در نظر گرفته شدهاند. گوگل نیز به حوزه متاورس وارد شده است، اما به نظر میرسد این شرکت بیشتر بر فعال کردن این فناوری برای مشتریان خود تمرکز کرده است تا برای کابران نهایی.
آیا شما فکر میکنید کاربرد متاورس در دنیای واقعی صرفاً از طریق عینکهای واقعیت افزوده خواهد بود؟
«همه چیز به نیاز شما بستگی دارد. برای نمونه اگر بخواهم تمرین دویدن بکنم و دوست داشته باشم دوستی از آن سر دنیا در طول مسیر با من همراهی کند و با هم بدویم، واقعیت افزوده گزینه مناسبتری است. اما اگر یک نوازنده باشم و میدانید که نوازندهها دوست دارند با هم بنوازند، واقعیت مجازی میتواند نوازندگان بسیاری را از مناطق مختلف به هم پیوند دهد تا با هم بنوازند.»
اما محبوبترین ابزار برای تجربه این دنیای مجازی چه خواهد بود؟
«به نظر من تنها یک ابزار محبوب وجود نخواهد داشت. این کار را به شیوهها و با ابزارهای مختلف میتوان انجام داد. برای نمونه، هولوگرام یا چهرههای مجازی سهبعدی که در واقعیت توسط پرتوهای لیزری نمایش داده میشوند، همچنان فناوری نوپایی است اما در حال رشد است. از سوی دیگر شیوههایی مانند استفاده از آواتارها یا همان نمایش گرافیکی کاربر در سرویسها یا نرمافزارهای آنلاین نیز برای بسیاری مورد پسند است. ما پروژهای داریم به نام «توکیو» که قرار است امکان استفاده از همه انواع فناوریهای واقعیت مجازی و همچنین فناوریهای تشخیص زبان طبیعی را فراهم کند.»
اینها همه چگونه به زندگی روزمره افراد کمک میکنند؟
متاورس میتواند حوزه آموزش را متحول کند. مثلاً فرض کنید یک شخصیت محبوب نقش معلم را بازی کند. مدیر عامل شرکت ما، جنسن هوانگ (Jensen Huang) در آخرین کنفرانس هوش مصنوعی، یک شخصیت انیمیشنی را ارائه داد که نماینده او در دنیای مجازی بود. اندازه این شخصیت در واقعیت برابر با اندازه یک عروسک کوچک است و او از این شخصیت به عنوان نماینده خود در متاورس استفاده میکند. شما میتوانید با این شخصیت چت کنید. تصور کنید که شخصیتی با چهره انیشتین یا نیوتون به کودکان آموزش بدهد. دنیای مجازی، دنیای آزادیهای فراوان است.»
واقعیت زندگی و تجربه به ما میآموزند که هر فناوری جدیدی خطرات غیرمنتظرهای به همراه دارد، از مشکلات سیاسی و اجتماعی گرفته که در پلتفرمهایی مانند فیسبوک و توییتر فراوان دیده میشوند، تا خطراتی که حریم خصوصی را تهدید میکنند و از سوی گوگل و فیسبوک شاهد آن هستیم، تا تهدیدات سایبری. شما برای جلوگیری از سوء استفاده از متاورس چه اقدامات پیشگیرانهای انجام میدهید؟
«ما نمیخواهیم نحوه استفاده از متاورس را تعریف کنیم. ما صرفاً راه ورود به این جهان را هموار میکنیم. ما به کاربران امکان میدهیم که خودشان انتخاب کنند چگونه میخواهند از اطلاعات و هویتشان محافظت کنند. افراد و سازمانها خودشان باید این تصمیم را بگیرند نه ما.
پیش از توسعه Omniverse نیازها و الزامات بازار را چگونه ارزیابی کرده بودید و پیشبینی شما از سایر تحولات در این حوزه چیست؟
ما پنج سال پیش Omniverse را برای استفاده خودمان توسعه دادیم و معتقدیم که این سیستم پتانسیل دارد به عنوان یک لایه فناوری جدید، جهانهای مجازی را فعال کند. ما هنوز در ابتدای مسیر هستیم و تا تولید انبوه و جذب سرمایههای معنادار در این حوزه راه زیادی مانده است، اما تخمین میزنیم که این حوزه پتانسیل صدها میلیارددلار سرمایهگذاری را دارد.
آیا به دلیل بحران جهانی تولید تراشه، به دنبال موتورهای رشد جدید هستید؟
«ما برای توسعه و رشد خود در سال آینده و پس از آن، میزان تراشه لازم را دارا هستیم. همچنین در تلاش هستیم زنجیره تأمین خود را قویتر کنیم تا عرضه تراشه را افزایش دهیم.»
نویسنده: Raphael Kahan
منبع: calcalistech