- دوشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۲
عوامل مؤثر بر تصمیمات دانشجویان در مورد عملکرد و فرم در آتلیه طراحی معماری داخلی
چکیده
آتلیه طراحی هسته اصلی آموزش معماری داخلی را شکل میدهد. هدف از این پژوهش بحث درباره عوامل مؤثر بر تصمیمات دانشجویان در مورد عملکرد و فرم در آتلیه طراحی است که در آن دانشجویان در مسیر پیدا کردن راه حل برای مشکلات طراحی با موانع مختلفی روبهرو میشوند. این پژوهش نخست به تعریف رویکردهای آموزشی در آتلیه طراحی میپردازد و روشهای قیاسی و استقرایی طراحی را بررسی میکند که دانشجویان در تصمیمات خود در مورد عملکرد و فرم از آنها کمک میگیرند. شیوه عمل و تصمیمگیری دانشجویان در دو آتلیه طراحی بررسی میشود و نظرسنجی انجامشده از این دانشجویان تحلیل میشود تا به عوامل مؤثر در تصمیمگیری آنها دست پیدا کنیم.
مقدمه
آموزش معماری داخلی نوعی آموزش آتلیهای است که در آن دانشجویان با روش حل مسائل مربوط به طراحی معماری داخلی از نظرگاه فنی، اجتماعی، فرهنگی و فناورانه آشنا میشوند و در این امر مهارت کسب میکنند. اما خود طراحی یعنی مطرح کردن ایده در مراحل تحلیل، ترکیب، ارزیابی و یافتن راه حل. Afacan (۲۰۱۲) اشاره میکند که هر پروژه آتلیه طراحی شامل مراحلی مانند مطالعه نمونههای قبلی، تحلیل فضایی، تحقیقات فرمی، انتخاب متریال، تصمیمگیری درباره روشهای ساخت و آمادهسازی نقشهها و مدلهای سهبعدی جهت ارائه است. تعامل بین سرپرست پروژه و سایر دانشجویانی که در آتلیه بر روی پروژه کار میکنند بستری فراهم میآورد تا آنها شرایط واقعی را تمرین کنند. Uluoğlu (۲۰۰۰) میگوید تسهیل کردن آگاهانه یک تجربه آموزشی در روند آموزش طراحی، مانع از اقدامات غیرمترقبه و ناخوشایندحرفهای در آینده میشود. به این معنا، آتلیه طراحی تجربهای بسیار پیچیده و دشوار است. طی این تجربه دانشجویان باید دو عمل را همزمان انجام دهند: طراحی و آموختن طراحی. Sachs (۱۹۹۹) اشاره میکند که برخی دانشجویان بدون مواجهه با هیچ مشکلی انتظارات را برآورده میکنند، اما اکثر دانشجویان «گیر میافتند» و حتی پروژه آنها در مرحله تصمیمگیری متوقف میشود. این «گیر افتادن» در مرحله طراحی، یعنی دشوارترین مرحله پروژه رخ میدهد که مهمترین تصمیمات پروژه در آن گرفته میشوند. با بررسی فرایند توسعه پروژه در آتلیههای طراحی معماری داخلی، مشخص شد که این فرایند سه مرحله دارد: ۱. تحقیق و برنامهریزی، ۲. طراحی و ۳. ارائه. دانشجویان روش خود را در مرحله «طراحی» انتخاب میکنند و در این مرحله با دشوارترین چالشها برای رسیدن به راه حل مواجه میشوند و باید درباره پروژه تصمیمات عمده و اساسی بگیرند. این روشهای طراحی نقشه راه دانشجویان هستند و در این مرحله تصمیمات نهایی در مورد پروژه از طریق گفتگو با سرپرست پروژه تقویت میشوند (Kvan &Yunyan، ۲۰۰۵). این تصمیمات در مورد اصول سهگانه «utilitas, venustas, firmitas» هستند که امروزه به آنها عملکرد، فرم و ساخت گفته میشود و نظریهپرداز معماری، ویتریویوس (۲۰۰۵) آن را مطرح کرده است. تصمیمات مربوط به عملکرد و فرم نخستین و مهمترین مراحل طراحی را شکل میدهند. بر این اساس نخستین بخش این پژوهش به تعریف تمرینات آتلیه طراحی در معنای کلی میپردازد و بخش دوم روشهای طراحی «قیاسی» و «استقرایی» را مورد بررسی قرار میدهد که در آتلیههای طراحی معماری داخلی به کار میروند و در تصمیمگیری در مورد عملکرد و فرم به دانشجویان کمک میکنند. بخش سوم به تحلیل تصمیمات دانشجویان در مورد عملکرد و فرم میپردازد و این تحلیل به کمک یک مطالعه موردی در دو آتلیه طراحی معماری داخلی انجام میشود که در آنها از روشهای طراحی که پیشتر گفتیم استفاده میشود و نتایج نظرسنجی از این دانشجویان مورد بررسی قرار میگیرد تا عوامل مؤثر در تصمیمگیری آنها به دست آید.
آتلیه طراحی معماری داخلی
کلاسهای درسی دانشگاه در بیشتر رشتهها برای یاد گرفتن و یاد دادن فضایی مشترک دارند. روند آموزش معلمان به صورت ارائه درس، تعیین تکالیف و ارزیابی عملکرد دانشجویان از طریق برگزاری امتحان است. در آتلیه طراحی برخلاف کلاسهای نظری، دانشجویان باید راه حلهای مناسب برای مشکلات فرضی در یک پروژه طراحی را ارائه کنند که معلم برای آنها تعریف میکند و آنها از طریق کار کردن روی این پروژه یاد میگیرند (Oh و دیگران، ۲۰۱۲). دانشجویان در آتلیه طراحی پروژههای خود را در راستای معیارهایی که معلم و داوران تعیین میکنند گسترش میدهند (Schön، ۱۹۸۵). برخی نظریهپردازان این حوزه میگویند آموزش در آتلیه معماری با نقدهای داوران پیش میرود و چندین معلم نقدها را مطرح میکنند، اما سر میز هر دانشجو یک معلم و گروهی از داوران کارها را نقد میکنند. (Dutton، ۱۹۸۷؛ Schön، ۱۹۸۴؛ Attoe & Mugerauer، ۱۹۹۱). نقد سر میز هر دانشجو جز اصلی آموزش آتلیهای است و نقدی خصوصی است که به طور فردی و برای شخص او انجام میشود، اما نقد گروهی یعنی گروهی پنج یا دهنفره از دانشجویان دور هم جمع میشوند و در مورد پروژههای یکدیگر نظر میدهند. نقش معلم و دانشجو در این نقدها ممکن است تغییر کند. چنانکه Ciravoğlu (۲۰۰۳) میگوید، در برخی آتلیهها معلم «استاد» است و دانشجو «شاگرد». معلم (استاد) دانش و تجربه حرفهای خود را از طریق نقدهایی که در بستر رابطه استادی-شاگردی مطرح میکند به دانشجو (شاگرد) منتقل میکند. نقش دیگری که معلمان و دانشجویان در آتلیه طراحی میتوانند داشته باشند، به گفته Dutton (۱۹۹۱) نقش «کاربر-طراح» است. در چنین آتلیهای معلم (کاربر) درباره پروژه دانشجو (طراح) و جهتگیریهای او از نظرگاه خواستههای کاربر و براساس خواستههای او نظر میدهد. صرفنظر از روش نقدی که پیشتری به آن اشاره کردیم، معلمان در آتلیه طراحی به دانشجویان یک روش طراحی را میآموزند که به آنها کمک میکند راه حلهای ویژه برای پروژههای اولیه خود پیدا کنند. دومین بخش این پژوهش به بررسی این روشهای «قیاسی» و «استقرایی» میپردازد که از زمره روشهایی هستند که در سال نخست تحصیل به دانشجویان معماری داخلی کمک میکنند.
روش راهنما در آتلیه طراحی: روشهای قیاسی و استقرایی
مسئله طراحی به عواملی مربوط است که ریشه در دادهها و اطلاعات عددی و کیفی مختلف دارند که در پیشینه یک پروژه موجود هستند. پسزمینه این مسئله با پسزمینه معرفتشناسی که در رشته فلسفه مورد بررسی قرار میگیرد یکی است. Özer (۱۹۷۵) به این معنا مسئله طراحی را در چهارچوب فلسفه مورد بررسی قرار میدهد و روشی برای طراحی در این چهارچوب ارائه داده است. طبق این چهارچوب روششناسانه، روشهای قیاسی (deductio) و استقرایی (inductive) را که به عنوان دو سبک جداگانه در اندیشه فلسفی بروز کردهاند، میتوان از آنها برای رسیدن به راه حلی خاص از طریق اطلاعات عام (پوسته ساختمان) یا برای رسیدن به راه حلی عام از طریق اطلاعات خاص (عملکردها) استفاده کرد. Özer (۱۹۷۵) فرایند به کارگیری روش استقرایی در طراحی معماری را به سه زیرشاخه تقسیم میکند که عبارتاند از «استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده»، «استقرا از طریق عملکردهای اولیه» و «استقرا از طریق عملکردهای اولیه محدود».
روش قیاسی در طراحی معماری
قیاس روشی در فلسفه است که به کمک تفکر نظری میآید و از کلیات آغاز میشود و به جزئیات میرسد و از کل به سمت جز پیش میرود (Manktelow، ۲۰۰۰). به همین ترتیب، قیاس در طراحی معماری به معنای روشی است برای رسیدن به فرمهای جزئی مربوط به عملکردهای اولیه از طریق فرمهای کلی که راه حل کلی یک مسئله طراحی را مشخص میکنند. اصل مهم در این روش این است که فرم کلی از تغییرات اعمالشده در عملکرد اولیه یا عملکرد محدود اولیه تأثیر نمیپذیرد. ممکن است یک یا چند دلیل اقتصادی، فنی، عملکردی یا زیباییشناسی باعث شوند که طراح براساس روش قیاسی در مورد استفاده از فرمهای منطقی یا غیرمنطقی تصمیم بگیرد و راه حلی برای یک موضوع خاص در طراحی معماری پیدا کند. قیاس منطقی روشی است که اغلب با توجه به عواملی مانند کاربری ساختمان و کارآمدی اقتصادی پروژه مورد استفاده قرار میگیرد. مهمترین و تعیینکنندهترین کاستی روش قیاسی این است که عملکردهای اولیه (یعنی آزادی یافتن فرمهای اصیل) را فراهم نمیآورد و در نتیجه روش قیاسی یک نوع تسلط بیرونی را بر طراحی داخلی تحمیل میکند.
روش استقرایی در طراحی معماری
در معماری نیز همانند فلسفه، هدف روش استقرایی این است که جز را نقطه آغاز در نظر بگیریم و آن را گسترش دهیم تا به کل برسیم. تعریف این روش رسیدن به فرمی کلی است که راه حل کلی را از ترکیب فرمهای جزئی عملکرد اولیه شکل میدهد. برای عملکردهای اولیه گروهبندیشده، عملکردهای اولیه و عملکردهای محدود اولیه روشهای استقرایی وجود دارد. به عبارت دیگر هدف این روش این است که فرم کلی را از طریق افزودن، انباشتن و چسباندن فرمهای جزئی عملکردهای جزئی که نقطه آغاز هستند، به دست بیاورد.
استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده در طراحی معماری
عملکردهای اولیه در معماری اغلب در چند دسته گروهبندی میشوند. (نشمین + آشپزخانه را میتوان یک گروه فرمی و اتاق خواب و دستشویی و حمام را یک گروه فرمی دیگر در یک خانه دانست.) مسئله طراحی هنگامی حل میشود که از طریق فرمهای گروهی که عملکردهای گروهی را در خود جای میدهند، به یک فرم کلی برسیم. یکی یا چند عامل اقتصادی، فنی، عملی و زیباییشناسی باعث این گروهبندیها شوند. به این ترتیب استقرایی شکل میگرد که نیروی محرکه آن گروههای عملکردی در ساختمان هستند. فرمهایی که عملکردهای گروهها را در بر دارند، در چهارچوب روش استقرایی به اجزای عملکردهای اولیه تفکیک میشوند. در این چهارچوب، استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده روشی واسطهای است بین قیاس محض در واقعیت و استقرای محض. ویژگیهای مفید هر دو روش اغلب با هم ترکیب میشوند تا راه حلی موقت را به وجود بیاورند. فرمهای عملکردهای اولیه گروهبندیشده ممکن است منطقی یا غیرمنطقی باشند.
استقرا از طریق عملکردهای اولیه در طراحی معماری
این روش همان استقرای محض است. راه حل کلی جهت یک مسئله طراحی با استفاده از فرمهای جزئی عملکردهای جداگانه به دست میآید. (یک راه حل ممکن است از گروههای فرمی یک خانه مثالی به دست آید که در برگیرنده عملکردهای اولیه مانند فضای نشیمن، فضای آشپزخانه، فضای خواب و فضای دستشویی و حمام است.) در روش استقرا از طریق عملکردهای اولیه، هر عملکرد بر حسب نیاز در سطح یا در سازه توسعه مییابد. عملکرد اولیه گاه در یک فرم جا میگیرد (چه فرمی منطقی چه غیرمنطقی) و گاه به اجزای مختلف تفکیک میشود.
استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه در طراحی معماری
این نسخه پیشرفته روش استقرایی از طریق عملکردهای اولیه است که در آن راه حل مسئله طراحی، فرمی کلی است که با استفاده از فرمهای جزئی عملکردهای محدود اولیه به دست میآید و با تقسیم عملکردهای اولیه به اجزای فرعی ساخته میشود. این فضای واحد که عملکردهای اولیه را در بردارد، در اینجا از طریق استقرای منطقی یا غیرمنطقی بخشهایی به دست میآید که عملکردهای محدود را نشان میدهند (یعنی با تقسیم فضای نشیمن که عملکردی محدود است به زیرمجموعههای نشیمن، خوردن، کار و انبار و رسیدن به فرمی کلی از طریق فرمهای جزئی که همه این عملکردهای محدود اولیه را از طریق تقسیم سایر عملکردهای اولیه به زیرمجموعههای آنها در بر میگیرند.) ویژگی متمایز این روش از نظر فرایند طراحی این است که هر جز یک عملکرد نیازمند هویت فرمی جدیدی از آن خود است و هیچ یک از عملکردهای محدود اولیه تحت سلطه دیگری قرار نمیگیرد. در عین حال مهمترین عیب روش استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه، فرمهای جزئی بسیار پیچیده، پویا و ترکیبی است که ممکن است موانع گوناگونی از نظر کاربرد فضا برای طراح به وجود بیاورند. (Özer، ۱۹۷۵). هر دادهای در مورد عملکرد که فرایند طراحی را تعریف کند، بر ساخت فرم معماری اثر میگذارد. فرمهایی که از طریق طراحی و خلق فضاهای معماری به دست میآیند، حاصل تجربه و تصمیمات طراح هستند که همزمان با دستهبندی دادههای مربوط به مسئله طراحی به آنها رسیده است. از این رو طراح باید عملکرد و فرم را به منظور ساخت اثر نهایی همزمان مد نظر قرار دهد. طراح در مرحله نخست اطلاعات طراحی را تخیل میکند؛ سپس تصاویر را با استفاده از فرمهای هندسی ساده دوبعدی یا سهبعدی تجسم میکند و سپس در مرحله آخر محصول نهایی را با تغییر این تصاویر میسازد (Özen Yavuz & Akçay، ۲۰۱۲) روشهای طراحی که در بالا به آنها اشاره کردیم به عنوان نقشه راه در تصمیمگیری در مورد فرم، به دانشجویان طراحی معماری داخلی کمک میکنند. همانطور که Özer (۲۰۰۹) میگوید، مفهوم «رسیدن به نظم در فرم» بنیاد و جوهره طراحی معماری است که در روشهای طراحی که پیشتر به آنها اشاره کردیم تغییرات منطقی و غیرمنطقی ایجاد میکند و همچنین از نظر شماتیک با ارائه گزینههایی مانند فرمهای قائمه، غیرقائمه و منحنی بر راه حل ارائهشده تأثیر میگذارد.
مطالعه موردی: آتلیه طراحی معماری داخلی
این مطالعه موردی شامل آتیلههای طراحی دو گروه معماری داخلی در دو دانشگاه مختلف است که در آنها روشهای طراحی که در مورد آنها صحبت کردیم اجرا میشوند. این آتلیههای طراحی در ترم دوم برگزار میشوند و شامل برنامهریزی و طراحی داخلی آپارتمانهای ۶۰متری براساس هویت کاربر و نیازمندیهایی است که بهطور جداگانه برای هر دانشجو تعیین شدهاند. آتلیه طراحی اغلب شامل نقد کردن سر میز است و در طول ترم دو نقد گروهی نیز انجام میشود. در این آتلیهها معلم و دانشجو نقشهای «کاربر» و «طراح» را ایفا میکنند و معلم (کاربر) نقدهای خود را در مورد پروژه براساس نیازها و خواستههای کاربر به دانشجو (طراح) منتقل میکند. در مرحله نخست آتلیه طراحی (مرحله پژوهش و برنامهریزی)، هویت و نیازهای کاربر مشخص میشود؛ رفتار فردی وی مورد بررسی قرار میگیرد؛ راه حلهای اولیه طراحی داخلی بررسی میشوند و یک برنامه کاری تعیین میشود. مرحله دوم مرحله طراحی است. طرحهای مربوط به عملکرد به ترتیب نقشه فواصل نقاط (نقشه پلانیمتری) ساخته میشوند، تحقیقات مفهومی انجام میشوند و مطالعات لازم در مورد تأثیر گرافیک بر سطوح عمودی مطابق آن مفهوم انجام میشوند. در این مرحله دانشجویان معماری داخلی باید در مورد کارکرد یک آپارتمان به یکی از سه روش استقرایی براساس سه عملکرد، یعنی عملکرد اولیه گروهبندیشده، عملکردهای اولیه یا عملکردهای محدود اولیه به راه حل برسند، بدون اینکه پوسته ساختمان را تغییر دهد و طراحی خود را با یکی از فرمهای منطقی، غیرقائمه غیرمنطقی یا منحنی غیرمنطقی اجرا کند. تصمیمات مربوط به عملکرد، رنگ، فرم، متریال و ساخت، به کمک ترسیم خطی و مدلسازی در پایان مرحله طراحی گرفته میشوند. آخرین مرحله، مرحله ارائه پروژه است. این مرحله شامل ارائه پروژه به روشهای سنتی یا رسانههای دیجیتال و ساختن یک مدل است. این پژوهش تصمیمات مربوط به عملکرد و فرم ۲۴ دانشجو (۱۲ دانشجو در هر آتلیه) را تحلیل میکند که پروژههای خود را ارائه دادهاند و عوامل مؤثر در تصمیمات آنها را بررسی میکند. در بخش زیر تحت عنوان «عملکرد» هویت کاربر، برنامه، شیوه طراحی و عوامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری در مورد عملکرد را در پروژه هر دانشجو بررسی میشود. همچنین در بخش «فرم» به تصمیمات فرمی هر دانشجو در پروژه خود براساس ترتیب پلانیمتری و عوامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری فرمی میپردازد.
تصمیمات دانشجویان در مورد فرم و عملکرد و عوامل اثرگذار بر آن
عملکرد
هویت کاربر: مسئول تبلیغات
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی استفاده
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منحنی غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: خلق فرم منحصر به فرد
عملکرد
هویت کاربر: معمار
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کار کردن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: تشخص فضایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: غیرقائمه غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت طراح
عملکرد
هویت کاربر: مهندس
برنامه: فضای خواب، لباس پوشیدن، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سنتی بودن
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: عکاس
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، اتاق تاریک، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت کاربر
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: غیرقائمه غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: خلق فرم منحصر به فرد
عملکرد
هویت کاربر: طراح جواهر
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: دانشجو
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کار کردن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی استفاده
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: غیرقائمه غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت کاربر
عملکرد
هویت کاربر: مدل
برنامه: فضای خواب، لباس پوشیدن، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه محدود
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: تشخص فضایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: غیرقائمه غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: خلق فرم منحصر به فرد
عملکرد
هویت کاربر: طراح
برنامه: فضای خواب، لباس پوشیدن، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه محدود
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت کاربر
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منحنی غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت طراح
عملکرد
هویت کاربر: کاپیتان کشتی
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه محدود
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: تشخص فضایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منحنی غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت کاربر
عملکرد
هویت کاربر: سرامیککار
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی استفاده
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
عملکرد
هویت کاربر: آشپز
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: نویسنده
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کتابخانه، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منحنی غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: خلق فرم منحصر به فرد
عملکرد
هویت کاربر: بانکدار
برنامه: فضای خواب، لباس پوشیدن، نشیمن، کار کردن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سنتی بودن
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: هنرمند گرافیست
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کار کردن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: خواننده
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: وکیل
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کارکردن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: معمار منظر
برنامه: فضای خواب، لباس پوشیدن، نشیمن، کارکردن، گلخانه، خوردن، آشپزخانه و فضای دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: تشخص فضایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
عملکرد
هویت کاربر: دانشجو
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کار کردن، گلخانه، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: تشخص فضایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منحنی غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: خلق فرم منحصر به فرد
عملکرد
هویت کاربر: کارگردان
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سادگی راه حل
عملکرد
هویت کاربر: مدل
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کار کردن، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلیت اجرایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سنتی بودن
عملکرد
هویت کاربر: عکاس
برنامه: فضای خواب، نشیمن، خوردن، اتاق تاریک، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: تشخص فضایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: غیرقائمه غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: خلق فرم منحصر به فرد
عملکرد
هویت کاربر: کاپیتان کشتی
برنامه: فضای خواب، نشیمن، کار کردن خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: تشخص فضایی
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منحنی غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت کاربر
عملکرد
هویت کاربر: مدل
برنامه: فضای خواب، نشیمن، لباس پوشیدن، راهرو، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت طراح
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: غیرقائمه غیرمنطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: هویت طراح
عملکرد
هویت کاربر: نقاش
برنامه: فضای خواب، نشیمن، آتلیه هنری، خوردن، آشپزخانه، دستشویی و حمام
روش طراحی: استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: سنتی بودن
فرم
تصمیمات فرمی درباره نظم پلانیمتری: منطقی
عامل مؤثر در فرایند تصمیمگیری: قابلتی اجرایی
تصمیمات دانشجویان در مورد عملکرد و فرم در آتلیه طراحی داخلی
با بررسی پروژههای آپارتمانی ۲۴ دانشجو از دو آتلیه طراحی که در بالا آمدهاند ، مشخص میشود که ۸ دانشجو از روش استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده استفاده کردهاند، ۶ دانشجو روش استقرا از طریق عملکردهای اولیه را انتخاب کردهاند و ۱۰ دانشجو استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه را به کار گرفتهاند. در تصاویر زیر درصد تصمیمات نشان داده شده است. در جدول فرم میبینیم که ۱۲ دانشجو از فرمهای منطقی، ۶ دانشجو از فرمهای غیرقائمه غیرمنطقی و ۶ دانشجو از فرمهای منحنی غیرمنطقی استفاده کردهاند. درصدهای مربوط به تصمیمات فرمی نیز در زیر آمده است.
1 تصمیمات دانشجویان درباره عملکرد و فرم
عوامل تأثیرگذار بر تصمیمات دانشجویان در مورد عملکرد و فرم در آتلیه طراحی معماری داخلی
Kumkale (۲۰۰۸) میگوید فرایند تصمیمگیری را میتوان با یک «جعبه سیاه» مقایسه کرد که از روی شهود و دانش شخص ساخته میشود و با تجربه شخصی توسعه مییابد. جالبترین مرحله در آتلیه طراحی داخلی مرحلهای است که در آن دانشجویان به تصمیمگیری در مورد عملکرد و فرم میپردازند. چندین عامل اثرگذار در مرحله طراحی وجود دارند که در زمان عدم قطعیت و گیر افتادن به دانشجویان برای تصمیمگیری در مورد فرم و عملکرد کمک میکنند. به منظور تعیین مهمترین عامل مؤثر بر فرایند تصمیمگیری دانشجویان درباره فرم و عملکرد، یک نظرسنجی انجام دادیم و از آنها خواستیم یک پاسخ را در میان چند گزینه زیر انتخاب کنند: «سادگی راه حل»، «سنتی بودن»، «سادگی استفاده»، «تشخص فضایی»، «هویت کاربر»، «قابلیت اجرایی»، «هویت طراح» و «خلق فرم منحصر به فرد.» طبق این نظرسنجی، درصد عواملی که بر دانشجویانی اثر گذاشته تا از روش استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده، عملکردهای اولیه یا عملکردهای محدود اولیه برای تصمیمگیری استفاده کردهاند در تصویر زیر نشان داده است. همچنین در این جدول میتوانید درصد عواملی که برای تصمیمگیری فرمی و انتخاب فرمهای منطقی، غیرقائمه غیرمنطقی یا منحنی غیرمنطقی در هر پروژه بر دانشجویان اثر گذاشتهاند نیز نشان داده شده است.
2 عوامل مؤثر در تصمیمگیری دانشجویان در مورد عملکرد به کمک سه شیوه استقرایی و در مورد فرم به کمک سه رویکرد فرمی
نتیجهگیری
مجتمع فنی تهران :هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تصمیمگیری دانشجویان در مورد عملکرد و فرم در مرحله طراحی در پروژههای معماری داخلی است. در این راستا با بررسی پروژههایی که در آتلیه طراحی تولید شدهاند میتوان دید که شمار انتخاب روشهای استقرایی براساس عملکردهای اولیه، عملکردهای اولیه گروهبندیشده یا عملکردهای محدود اولیه بسیار به هم نزدیک است. به همین ترتیب شمار انتخاب فرمهای منطقی یا غیرمنطقی نیز با هم برابر است. این پژوهش نشان میدهد دانشجویانی که پروژههای خود را به روش استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده و عملکردهای اولیه طراحی کردهاند، عوامل تأثیرگذار بر تصمیمات خود را سادگی راه حل، سنتی بودن، سادگی استفاده و قابلیت اجرایی دانستهاند. دانشجویانی که پروژههای خود را به روش استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه طراحی کردهاند، عوامل مؤثر را تشخص فضایی، هویت کاربر و هویت طراح دانستهاند. در مورد انتخاب فرم، دانشجویانی که فرمهای منطقی را در پروژه خود به کار گرفتهاند، عوامل تأثیرگذار در فرایند تصمیمگیری خود را سادگی راه حل، سنتی بودن و قابلت اجرایی دانستهاند. دانشجویانی که از فرمهای غیرقائمه غیرمنطقی و منحنی غیرمنطقی در پروژههای خود استفاده کردهاند، عوامل تأثیرگذار بر تصمیمگیری خود را هویت کاربر، هویت طراح و خلق فرم منحصر به فرد دانستهاند.
مرحله عملی پروژه در آتلیه طراحی معماری داخلی بسیار مشابه مواجهه با مشکلاتی است که طراحان در زندگی حرفهای با آنها مواجه خواهند شد. روشهای استقرا از طریق عملکردهای اولیه گروهبندیشده یا گروهبندینشده یا فرمهای منطقی در طراحی، به طور مشابه در زندگی شغلی واقعی و به دلایلی مانند سادگی راه حل، سنتی بودن و قابلیت اجرایی مورد استفاده قرار میگیرند. به همین ترتیب، طراحان در زندگی حرفهای خود از روش استقرا از طریق عملکردهای محدود اولیه که نیازمند راه حلهای ابتکاری یا استفاده از فرمهای غیرقائمه و منحنی غیرمنطقی است، استفاده میکنند تا بتوانند به طرحی منحصر به فرد و ابتکاری دست پیدا کنند و از یکنواختی بپرهیزند و فضایی شخصی مناسب نیازهای یک کاربر خاص ایجاد کنند.
در فرایند طراحی معماری داخلی، دیدگاهها، روشها و عوامل مؤثر بر دانشجویان در تعامل با مسائل مربوط به فرم و عملکرد در معماری داخلی، مشابه دیدگاهها و روشهای طراحان حرفهای است. یکی از مهمترین دلایل این امر آن است که آتلیه طراحی به شکل مدلی کوچکشده از فضای کار حرفهای برگزار میشود. اگر آموزش در آتلیههای طراحی بیشتر شبیه فرایند حرفهای کار شود، مشکلات دانشجویان در آینده و وقتی که به بازار کار وارد میشوند کمتر خواهد شد.